مواردی که در فیلم نمایش ترومن مورد نقد و تحلیل قرار می دهیم :
- خلاصه قصه و بررسی داستان محوری فیلم
- تحلیل فیلم ترومن شو در قالب فیلم های ماتریکس و Her
- آزادی در دنیای کدها ، اَپ ها و تصاویری تلویزیونی چگونه ممکن میشود؟
- واکاوی و رمزگشایی روایت اصلی فیلم نمایش ترومن
- مشاهده تریلر فیلم The Truman Show 1998 (در انتهای مقاله)
- ثبت کامنت و مشاهده نظرات سایر مخاطبین (در انتهای مقاله)
نمایش ترومن ، واقعیت آزادی نیست
فیلم نمایش ترومن (The Truman Show) به کارگردانی پیتر ویر، یک کمدی است اما راه رسیدن به آزادی، کمدی نیست بلکه بیشتر به تراژدی مانند است. یعنی طی کردن راه آزادی، به همان راحتی که ترومن- جیم کری- از نمایشی که برای او در شهر «سیهون» ساخته بودند، خارج شد، نیست. منطقا و واضحا پایان اثر ترومن شو نشان می دهد که شرکت تلویزیونی کریستوف – اد هریس- در کار خود موفق تر است تا ترومن! آنچه در ادامه می آید تفسیر و توضیحی است بر همین چند خطی که تازه سیاه شد. به اضافه ی این نکته : آیا ترومن شو، کودکی her و matrix است؟ آیا شعوری مشترک این سه اثر را به هم گره می زند؟
خلاصه قصه و داستان فیلم The Truman Show
روایت اصلی فیلم The Truman Show ، به شکل خلاصه چنین است : یک شرکت تلویزیونی ، ترومن بربنک را بدون اطلاع خودش، در شهری به نام «سیهون» قرار داده اند. صفر تا صد زندگی ترومن – با بازی جیم کری- از تلویزیون پخش مستقیم میشود. شبکه نمایش زندگی ترومن، میلیون مخاطب از سرتاسر جهان دارد. اطرافیان ترومن، تماما بازیگرانی هستند در خدمت شرکت تلویزیونی با مدیریت فردی بی رحمی بنام کریستوف (با بازی اِد هریس). ترومن در یک شرکت بیمه مشغول به کار می باشد. او فردی خوش رو و خوش قلب با هوشی متوسط است و فرم چهره اش مناسب طنز است تا کارهای جدی. ترومن در سیهون توسط هزاران دوربین ریز و درشت، زیر نظر است و خبر ندارد که جهان زندگی او را تماشا میکنند. از این رو، نمایش ترومن در تلویزیون برای تماشاگران واقعی به نظر می رسد. مثل ساخت فیلم مستند زندگی یک فرد
کریستوف در جهت سود شرکت و رضایت تماشاگران بر آن است تا آخر عمر سریال ترومن شو را در تلویزیون پخش کند و ادامه دهد. در این راه، هر کسی بخواهد ترومن از حقیقت ماجرای زندگی اش باخبر کند، هزینه دارد و از جیم کری دورش می کنند و به قرنطینه می فرستند. منظور اینکه دختری که جیم کری – ترومن- را دوست دارد به او اطلاع می دهد که زندگی ات دروغ است و همه از نامزد گرفته تا پدر و روزنامه فروش، دارند برای تو فیلم بازی می کنند و این رفتارها، یک شو و یک نمایش است. درجا عوامل، دختر تخس و چموش را از ترومن جدا می کنند. حتی وقتی به شرکت زنگ می زنند و اعتراض می کنند که این کار خلاف انسانیت است کریستوف سخنان تماشاگر با وجدان را جدی نمی گیرد و ریش او می خندد.
تحلیل فیلم نمایش ترومن The Truman Show
اولویت مدیر شبکه ، ادامه ی ترومن شو است برای میلیون مخاطب در جهان و به روی آنتن رفتن زندگی ترومن جهت سرگرمی. در چنین اوضاع و احوالی ترومن، صبح و عصر و شب سر کار می رود ولی خبر ندارد که کسی فرمان زندگی او را هدایت می کند. با این وجود، ترومن علاقه ای دارد و آن این است که می خواهد به فیجی برود، مکانی بسیار دورتر از شهر سیهون. اهل کشف کردن و ماجراجویی نیز هست. روزی سر کلاس به معلم خود می گوید من دوست دارم به جاهای غیر از سیهون بروم و چیزهای جدیدی را کشف کنم ولی معلم که در واقع بازیگر شرکت است، به او می گوید همه چیز کشف شده است و خودش را خسته نکند. آنچه باید در جهان شکل بگیرد همین سیهون و ساختار زندگی سیهون به مدیریت کریستوف است یعنی ما الگوی هستیم برای عالم و آدم.
با این همه، خستگی و ملال و تکرار، انرژی را از ترومن می گیرد و او را سر عقل می آورد و به دریا می زند اما نمی داند که کریستوف نمی گذارد از زندان استعلایی او خارج شود بنابراین طوفان به پا می کند که ترومن از هدف اش منصرف شود. نکته اینجاست که بخت با ترومن یار است و داخل سر او دوربین کار نگذاشتند. ازین رو می تواند دربرابر قدرت شرکت کریستوف و قدرت تلویزیون، مقاومت کند و از نمایش بیرون برود و به نقشه ی کریستوف را به هم بریزد. پیشینیان درست گفته اند:«حمله به نقشه و ایده ی یک نفر، هوشمندانه ترین انتقام و هوشمندانه ترین نوع حمله است». با این همه، وقتی که خانه و خانواده و جامعه و شرکتی با تو از در دشمنی درآید، حرکت رو به جلو و به تنهایی، آسان نیست.
وقتی که زیر نظر دوربین ها باشی، راحت می توان فردی را کنترل و نظارت کرد و خطر فرار- فرار ترومن برای مثال- را خنثی کرد. دوربین سینما، دوربین کنترل و نظارت هم هست. قدرت به وسیله دوربین و به وسیله نمایش های تلویزیونی می تواند مانورها بدهد و ابژه های خود را زیرکانه به بازی بگیرد. صاحبان دوربین تلویزیونی -یا آنتی-، در این راه می تواند انواع و اقسام کارشناسان و مجریان جذاب را به خدمت بگیرند تا سلیقه و ذایقه را به سمتی که دلخواه آنهاست، هدایت کنند. نظریه پردازانی در آلمان، قبلا از قدرت بسیار زیاد در «اتحاد تصویر و روایت و موسیقی» به وسیله ی تلویزیون و رسانه و در جهت خاص، هشدار داده اند. منظور اینکه فرهنگ، صعنت شود و کالا: «صعنت فرهنگ».
نقد فیلم نمایش ترومن با گریزی به فیلم ماترکیس
در فیلم ماتریکس اثر واچوفسکی ها، رمز و راز کدها سبب شد که نئو از شرکت فاصله بگیرد و به تیم مورفیوس که بر ضد سیستم ماشینی اسمیت کار می کردند، ملحق شود و آن قرص چالشی خطرناک را بخورد. به نظر می رسد که تلویزیون امروز در حکم کدها و ماشین های ماتریکس- شبکه- عمل می کند و ترومن -ها- را در نمایشی که خود فرد اطلاع ندارد، درگیر -سرگرم- می کنند.
ستاره های واقعی را در این راه به خدمت می گیرد و افسون سینما -رسانه سینما- در کنار جعبه ی جادو و شعبده ی تلویزیون می تواند در شکل دادن به سلیقه ی خاص، شاهکار بکند. می دانیم که یک تصویر و یک موسیقی و یک روایت روی آنتن، می تواند معانی پنهان و آشکار داشته باشد و در لفافه ی اخلاقیات مذهبی یا غیرمذهبی به مخاطب عرضه شود.
اهل شرکت کریستوف و بازیگران کارگردان کریسف در راه سود و از میان به در کردن رقبای خود در صحنه ی بازار تلویزیون، باکی نداشتن که ترومن -جیم کری- را تا اخر عمر در سریالی به خورد عام و خاص بدهند. سریال ها توسط شرکت سفارش داده می شوند و سلیقه سرمایه گذار در نمادگذاری یا پردازی عناصر سینمایی و چگونگی روایت قصه ی یک فیلم، تاثیری تعیین کننده دارد و نادیده گرفتن آن، ساده لوحی است و دور از خرد.
به نظر می رسد که ترومن شو ، ماتریکسی است با لهجه ای دیگر و همان نرم افزار سامانتا در فیلم her
رمزگشایی فیلم نمایش ترومن The Truman Show
دوربین های شهر ترومن، نوعی ردیابی است که زندگی عمومی و تاحدی خصوصی را ثبت می کنند. Appهای هم که روی گوشی های نصب می کنیم همان ورژن کوچکتر یا بزرگتر سامانتا ی فیلم Her است که مثل دوربین فعالیت ما را ذخیره می کنند و به دست سرورها می رساند. خوش بینی در اینجا افیون است. مثبت اندیشی در اینجا معنی ساده لوحی می دهد. شک منطقا روا ست و باید پرسید واقعا پشت ماجرا چه خبر است و آیا آزادی -با فرض نبود نابرابری- اساسا معنی و مفهومی دارد؟
انسانی در حال مصرف شدن توسط مخلوق خودش: تلویزیون و شرکت در اولی، کدها و ماشین ها در دومی و سیستم عامل و زبان رایانه در سومی. بین تلویزیون و کدها و صدا و سیما و پیشنهادات وسوسه انگیزشان پیوند عمیقی وجود دارد از جنس تاریخ فناوری ( تاریخ شکل های تولید به یاری تکنولوژی). منطقا و نه همیشه، با بلوغ تکنولوژی هدف مضامین و محتوای فیلم ها نیز به بلوغ می رسند و باید به پرسش آغازین متن در اینجا پاسخ مثبت داد چون مضمونا – و نه ژانر- ترومن شو و her و ماتریکس، به هم مرتبط اند و انگار سیر کودکی تا بزرگسالانی شان را کارگردانی کرده اند.
واکاوی فیلم نمایش ترومن The Truman Show
ساده مبنای پیچیده می شود و یک قطعه کوچک در کنار قطعه ای بزرگ میتواند به وسیله ای قوی و خارج از کنترل تبدیل شود. نکته اینجاست آن وسیله – فناوری- در خدمت به چه چیزی است و به چه قیمتی؟ نیاز ما چقدر است و محرومیت مان چقدر؟ چشم انداز تولید فناوری و کالای فناورانه به نفع چه کسانی است؟ در سه اثر مذکور (نمایش ترومن – ماترکیس – Her)، منظور اینکه انسان از مخلوق خودش جدا افتاده و بیگانه به نظر میرسد؛ این است که جیم کری ، نئو و فینکس (شخصیت های اصلی سه فیلم نام برده) می خواهند از مخلوق خود بگریزند اما به کجا میروند؟ آیا واقعا خطر رفع شده است یا فعلا از مرکز توجه خارج کرده ایم؟ واقعیت ابزارهای تولید – و شرایط تولید- ، طفره نمی پذیرد و با زندگی میلیون ها انسان در جهان فقیر و غنی گره خورده است.
وقتی ترومن ، در نهایت تصمیم می گیرد از نمایشی اعصاب خردکن در سیهون بیرون برود و احتمالا عازم «فیجی» شود، دو تماشاگر – نگهبان ها- سریال و برنامه ی کریستف می گویند: «این که به پایان رسید برویم سراغ داستانی دیگر و برنامه ای دیگر». دیالوگ مهمی است. اینجا نکاتی وجود دارد و نیازمند مکث تحلیلی. آن دو نگهبان شاید کلا ذهنیت شان، مصادره شده به نفع شرکت های تلویزیونی و برنامه های جهت دار شده اند. آیا آنان آزادی را از دست داده اند و برده و غلام ایدئولوژی شده اند که رسانه تزریق می کند و جیم کری رها شد و دیگر می تواند با خیال راحت دنبال خواسته ها و امیال خود برود و قضیه کلا خوابید؟ بقیه انسان ها چی؟
تحلیل روانشناسی ترومن شو The Truman Show
سوال روان پریش و ترسناک اینجاست که چه معلوم شهر فیجی که ترومن مایل بود به آنجا برود، اکنون توسط اسمیت های اثر ماتریکس یا شرکت های شبیه شرکت کریستف، به وسیله هزاران دستگاه و تجهیزات مدرن تر، کنترل و خریداری نشده باشد؟ و ساکنانش «توهم آزادی» دارند و بیهوده خوشحال اند. به یاد بیاوریم معلم گفت که« همه چیز قبلا کشف شده و سیهون یک اتوپیای ناب است». شکی نیست بازار به همه جا دست می اندازد – یا انداخته یا خواهد انداخت. جای که نفع اش باشد قطعا می رود. اهمیتی ظاهرا ندارد که اسمش فیجی است یا آمازون و سیهون و اعتراض به چگونگی دست یابی به منافع شرکت -مثل شرکت کریستوف- را بر نمی تابد و به شیوه ی خود پاسخ می دهد.
دو نگهبانی که از جهان تلویزیون و داخل جعبه ی صدا و سیما، به دور اند، چه می دانند که باورها و عقایدشان درحال بمباران هزاران اطلاعات ریز و درشت در پیراهن سرگرمی و در زبان تصویر است؟ همانطور که در پاراگراف نخست عرض کردم رسیدن به آزادی به همان آسانی نیست که ترومن رسید(!) و لبخند زد. در درون خود، مستبد، در حالی که در بیرون از جمهوری گفتن: مناسبات تلویزیونی و شرکت های سریال ساز می توانند با خنداندن مردم توسط ستاره ها، استبداد بورزند. منظور:«آنکس که ندیده است دستی را که با نوازش می کشد، زندگی را خوب ننگریسته است».
نویسنده
فرمان رستمی
تریلر و تیزر تبلیغاتی فیلم نمایش ترومن
امیدواریم این مطلب براتون مفید واقع شده باشه
حتما در قسمت دیدگاه ، نظرات خودتون رو برای ما و مخاطبای ما کامنت کنید
همچنین می تونید این مطلب رو از طریق سرویس های اشتراک زیر برای دوستان خود ارسال کنید
ممنون که تا پایان مقاله نقد فیلم ترومن شو همراه کاتشو بودید. کاتشو تیمی حرفه ای از هنرمندان و جوانان متخصص را گرد هم آورده است تا به کمک هم بتوانند پاسخ گوی نیازها و خواسته های مشتریان از جمله ساخت تیزر تبلیغاتی حرفه ای با تعرفه های مناسب، ساخت موشن گرافیک خلاقانه، ساخت فیلم صنعتی برای کسب و کارهای گوناگون، ساخت کلیپ اینستاگرام مناسب انواع پیج های بیزینسی و بلاگری و ساخت فیلم مراسم باشد.
یکی از بهترین فیلمهایی که حتما باید ببینی و در کنارش باید نقد فیلم the truman show هم بخونی!
چقد تو این فیلم قشنگ توضیح میده که زندگی خیلیامون بیهدف و مثل یک شو ولی در نهایت یک جایی به خودمون باید بیایم.
هركسي فيلمترومن شو رو ديده باشه مطمئنم با من هم عقيده است كه اين فيلم غم انگيز ترين فيلم تاريخ ميتونه باشه.
وقتي بعد از سي سال ميفهمي همه زندگيت يه فيلم بوده، پدرو مادرت، همسرت، همسايه هات، همكارهات همه بازيگر بودن و حتي محل زندگيت كه عاشقشي استوديو هست و بدترينش اينه كه ميليونها نفر شاهد ريزترين جزئيات زندگيت بودن و البته همه جزئيات و كليات زندگيت برنامه ريزي شده بوده!!!!
اما زيبايي فيلم اونجاست كه بالاخره آگاه ميشي و با بدترين طوفان روبرو ميشي اما كم نمياري و ميري…
اگه اشتباه نکنم تمامیت موضوع این فیلم ترومن شو در باب یه کتاب معروف هستش کسی اگه میدونه اسم کتابو بگه ممنون میشم
به نظرم فیلم نمایش ترومن جزو سه فیلم مهم تاریخ سینماست که انسان باید حتما باهاش روبرو بشه
دقیقا فهیمه خانم منم موافقم باهاتون
خیلی در حق این فیلم عمیق و فلسفی کم لطفی شده
و اونجوری که باید خیلیا هم هنوز ندیدنش
در ضمن جیم کری این فیلم خیلی خیلی متفاوت تر از جیم کری فیلمای دیگست
بینظیر ایفای نقش کرده