مواردی که در فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه مورد نقد و تحلیل قرار می دهیم :
- درباره فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه
- بررسی روند داستانی فیلم مرد عنکبوتی
- نقدی بر بازی بازیگران در فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه
- تحلیل شخصیت پیتر پارکر در فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه
- مشاهده تریلر فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه (در انتهای مقاله)
- ثبت کامنت و مشاهده نظر سایر دوستان (در انتهای مقاله)
درباره فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه؛ بهتر از نسخه های قبل
سومین قسمت از سه گانه فیلم مرد عنکبوتی جان واتس در تاریخ 17 دسامبر 2021 اکران شد و مردم زیادی هم آن را تماشا کردند، فروش فوق العاده این فیلم و امتیازات IMDb، متاکریتیک و راتن تومیتوز ندای یک اثر خوب را می دهد. شاید کمتر کسی فکر می کند که مارول بتواند از فضای تجاری – کامپیوتری خود فاصله گرفته و به یک فضای هنری روی بیاورد اما این اتفاق در این فیلم افتاد.
هر چند بسیاری معتقدند که «انتقام جویان: پایان بازی» اثر ماندگار و هنری مارول بود و یک سر و گردن از تمامی آثار قبلی این کمپانی بهتر بود. اما طبیعتاً این فیلم به مانند تمامی فیلم های دنیا دارای نقاط ضعف و نقاط قوت است که در اینجا بررسی خواهیم کرد.
بررسی روند داستانی فیلم مرد عنکبوتی
داستان به شکلی منطقی شکل می گیرد، دقیقاً از ادامه فیلم مرد عنکبوتی: دور از خانه (هرچند در کمپانی مارول منطق معنای خاصی ندارد!) و این نوید اتفاقات هیجان انگیز و غیرقابل پیش بینی را به مخاطب می دهد. از همان ابتدا مخاطب به وجد می آید که راه حل این مشکل چیست و مرد عنکبوتی که حالا هویتی لورفته دارد چه می کند.
هرکسی پیشبینی خود را از ادامه داستان ارائه می کند، یکی می گوید شاید پیتر مدارکی مبنی بر شرور بودن میستریو نشان می دهد، یکی معتقد است پیتر باید به مردم توضیح دهد و احتمالاً یک بیننده پر و پا قرص مارول می داند که کلید این قفل در دستان دکتر استرنج است.
داستان کم کم جلو می رود و پیتر اقداماتی را برای اینکه دوستان و خانواده اش بخاطر اشتباه او مجازات نشوند انجام می دهد اما فایده ای ندارد و پیتر پارکر دکتر استرنج را ملاقات می کند، تا اینجا منطقی بنظر می رسد و جای ایرادی نیست. اما شکل گیری نقطه عطف اول کجاست؟
این یک نقطه ابهام برای فیلم است. هر فیلمی نقطه عطف مشخص و واضحی دارد، این فیلم هم همینطور، زمانی که دکتر اکتاویوس باز می گردد نقطه عطف اول شکل می گیرد و محرک مهمی هم دارد که طلسم ناقص اجرا می شود و مشکلاتی ایجاد می کند. رفته رفته به جای مهم تری می رسد، شرورهای دیگری بازمی گردند و پیتر به همراه امجی و ند از قضایا باخبر می شوند.
شکل گیری کم نقص یک داستان
دلیل چنین اتفاقی را می فهمند و برای حل این مشکل قدم برمی دارند. عملاً مشکل پیتر و دوستانش تغییر می کند، دغدغه اول او این بود که هویت لورفته اش را با یک طلسم تغییر دهد و مردم دیگر ندانند او همان مرد عنکبوتی مهربان محله است. اما با دستکاری در طلسم و جادوی دکتر استرنج دغدغه تغییر می کند و مشکل بزرگ تری سد راه آنها می شود.
در همین نقطه اگر بخواهیم ایرادی به داستان وارد کنیم می توانیم بازگشت شرورها و دو مرد عنکبوتی دیگر را بررسی کنیم. مراحل درمان شرورها، درگذشت می و فریبکاری نورمن آزبورن (گرین گابلین) را فاکتور می گیریم و می رسیم به زمانی که دو پیتر پارکر (مرد عنکبوتی) قبلی باز می گردند. اینجا هم مشکلی نیست اما می توان این را گفت که چرا برخی از شخصیت هایی که می دانستند پیتر پارکر همان مرد عنکبوتی است بازنگشتند؟
چرا مریجین، هری آزبورن، ادی براک (ونوم) از سه گانه سم ریمی جایی در این فیلم نداشتند؟ یا در سری فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز، چرا گوئن استیسی جایی در مولتیورس نداشت؟ یا در خود همین سری فیلم، چرا میستریو یا کرکس نیامدند؟
دلیلی نداشت اما دکتر استرنج توضیحی داد که اگر جلوی این فاجعه را نگیرند کم کم همه اشخاصی که از هویت مرد عنکبوتی آگاه هستند پا به این دنیا می گذارند و همهمه عجیبی حاکم می شود. البته که جان واتس حق داشت چنین کاری را انجام ندهد چون فیلم به یک فیلم شلوغ تبدیل می شد و رشته اتفاقات از دست همه در میرفت، مثلاً فکر کنید پیتر پارکر (اندرو گارفیلد) گوئن استیسی را ملاقات می کرد، یا دیگر پیتر پارکر (توبی مگوایر) هری آزبورن را دوباره می دید، چه می شد؟
درگیری های بی ربط و نامناسبی ایجاد می شد اما خب باید منطق و برهان محکمی برای این در فیلم وجود می داشت. شاید هم دنبال چیز دیگری باید بود و در سری بعد منتظر اتفاقات هیجان انگیز تر باشیم، چرا که ونوم در انتهای فیلم ناپدید می شود و در خود فیلم «ونوم: بگذار کارنیج بیاید» هم یک نیم نگاه مهمی به مولتیورس مرد عنکبوتی دارد. شاید بزودی ملاقات ونوم و مرد عنکبوتی را شاهد باشیم، با کدام پیتر پارکر؟ خدا می داند.
چرا باید فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه را ببینیم؟
قطعاً همانطور که مارول طرفدار پرشماری در دنیا دارد مخالفان سرسختی هم دارد. برخی بر این باورند که فضای تجاری و کامپیوتری مارول از هنر دور است و فقط جنبه سرگرمی دارد مثل اعتقاد فرانسیس فورد کاپولا که چند سال قبل آن را بیان کرد. هرچند بی انصافیست که بگوییم مارول تماماً تجاریست و از هنر سواست اما خب تا حدی هم می توان این نظریه را صحیح دانست.
شاید فیلم مرد عنکبوتی های قبلی جان واتس خیلی خوب نبود اما باید قبول کرد که راهی به خانه نیست یکی از برترین آثار مارول است، کارگردانی، قاب بندی ها کم عیب و نقص است، نمادپردازی های جذاب فیلم باعث ارتباط بهتر مخاطب می شود.
مثل سکانس های ابتدایی در مدرسه که پیتر و امجی دست در دست هم به سمت مدرسه می روند اما آنجا لحظاتی از هم جدا می شوند، این یک نماد بزرگ برای پایان بندی فیلم است، پایان بندی غیرقابل پیشبینی و غم انگیزی که هیچکس دوست ندارد همین گونه باقی بماند.
یا بعنوان مثال سکانس پشت بام که پیتر و امجی قصد بوسیدن همدیگر را دارند اما موفق نمی شوند، این نمادها و نشانه ها از هوش کارگردان میآید و قطعاً تکنیک نمادپردازی یک شاخصه پرقدرت در فیلمسازان بزرگ دنیاست، مارول از زمانی که وارد مولتیورس و دنیای امسییو شد و فیلم هایش را بر این اساس ساخت تصمیم گرفت بیشتر به نمادپردازی و کارگردانی اهمیت بدهد.
شاید قبلاً فیلم های مارول وابسته به بازیگرانش بود، مثل دوگانه فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز که زوج جذاب و دوست داشتنی اندرو گارفیلد و اما استون را ساخته بود. به هرحال می توان به جرئت گفت کارگردانی در دنیای سینمایی مارول پیشرفت کرده و این پیشرفت درفیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست کاملاً مشهود است.
بخواهیم راحت و صریح بگوییم؛ این فیلم، فیلم بهتری از نسخه های قبلی خود و بسیاری از فیلم های سابق مارول است. پس ببینید و اگر از مخالفان مارول هستید سعی کنید در همین دو و نیم ساعت فراموش کنید که مارول به جلوه های ویژه و دنیای کامپیوتری خود وابسته است.
نقدی بر بازی بازیگران در فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه
بازی بازیگران اصلی فیلم یعنی تام هالند و زندیا معمولی بود که البته بیشتر از آن هم نیاز نبود، شاید هر دو بازیگر به دید خیلی از مردم و منتقدین بازیگران خوبی نیستند و محبوبیت آنها به واسطه همین اسپایدرمن است اما هردوی آنها به دنبال چالش های ویژه ای هستند، زندیا که در سریال Euphoria درخشیده و تام هالند هم در فیلم های دیگری ایفای نقش کرد که پیشرفت آنها را نشان می داد. بطور کل باید گفت هردو از عهده این نقش برآمدند چون همانطور که گفتیم اگر از حدی بیشتر می رفت ناموفق می شد و کسی از این بازیگران استقبال نمی کرد.
بپردازیم به دیگر بازیگران؛ اگر مرد شنی و لیزارد را فاکتور بگیریم سه شرور دیگر یعنی جیمی فاکس در نقش مکس/الکترو، ویلم دفو در نقش نورمن آزبورن/گرین گابلین و آلفرد مولینا در نقش دکتر اکتاویوس/اختاپوس بازی خوبی ارائه دادند، سکانس تلاش پیتر و می برای درمان آنها عمق بازیگری این سه نفر بود، مخصوصاً ویلم دفو که شخصیت دیگر خود را آزاد کرده بود.
اگر بخواهیم نوع شخصیت او در این فیلم را با مرد عنکبوتی 1 ساخته سم ریمی مقایسه کنیم قطعاً سطح بهتر و رو به جلویی را مشاهده می کنیم، ویلم دفو 66 ساله که هنوز بدلکاری هایش را خودش انجام می دهد بازی بسیار خوب و جذابی را انجام می دهد.
از بندیکت کامبربچ هم که انصافاً نمی توان ایراد گرفت، او قبلاً درس خود را برای ایفای نقش دکتر استرنج پس داده و بازیگر موفقی برای این نقش بوده، حالا هم انتظار دیگری نباید از او داشت، او مثل فیلم های قبلی که در آن دکتر استرنج بود از عهده نقش برآمده بود، او که در شرلوک هم درخشیده یکی از بازیگران توانمند دنیاست و همه روی او حساب ویژه باز می کنند.
بازیگری سطح معمولی و منطقی!
حساب اندرو گافیلد و توبی مگوایر هم که جداست، اندرو گارفیلد در 2021 نقش های خیلی خوبی را ایفا کرد، در تیکتیک…بوم و همین فیلم! دو سکانس که به یاد گوئن میافتاد بی نقص بود. در سکانسی که او امجی را نجات داد با حالت چهره اش به خوبی به ما یادآوری کرد که او هنوز از تجربه تلخ مرگ گوئن عذاب می کشد، یا توبی مگوایر در سکانس آسیب دیدن توسط گرین گابلین و سخت حرف زدنش نشان داد هنوز هم بازیگری تواناست، با اینکه کم کار است اما نه تنها چیزی از دانسته ها و علم بازیگری او کم نشده بلکه به آن افزوده شده است.
اما نکته ای که در بازی مگوایر نهفته بود سبک بازی او بود. او شاید خوب بازی کرد اما نه به مانند پیتر پارکر سم ریمی! او انگار پخته شده بود و آماده هر شرایطی بود، او دیگر یک پیک موتوری پیتزافروشی یا دانشجوی نابغه و ساده نبود و فقط مرد عنکبوتی بود، شاید هم قصد همین بود اما تغییر کاراکتر پیتر پارکر مگوایر بستگی به بازیگری خودش داشت.
گویا سم ریمی بهتر او را می شناخت و بهتر از او بازی میگرفت.اما به هر حال؛ کادر بازیگری یک کادر معقول و جذاب بود، این نکته هم که جان واتس توانست تمام بازیگران نسخه های قبل را برگرداند و تغییری در آن ایجاد نکند قابل تحسین است، حتی تغییر ظاهر جیمی فاکس در فیلم گفته شد و او خودش میگفت نسخه دنیای جدیدش را بیشتر دوست دارد و سپس به صورتش دست می کشد، این یعنی این تغییر ظاهر بی دلیل نیست. خلاصه که جان واتس بازیگردان خوبی هم بود، هرچند بهتر از این هم می شد!
تحلیل و بررسی ایرادات فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه
هیچ فیلمی در دنیا بی نقص نیست، این یک تئوری مهم است که آلفرد هیچکاک سال ها قبل این را گفته بود. فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست هم از این تئوری مستثنا نیست. یکی از بزرگترین ایرادات فیلم سرعت آن بود، چون فیلم شلوغ بود و شخصیت زیادی داشت که البته به جذابیت فیلم افزوده بود به آن سرعت بیشتری بخشیده بود، اعتماد سریع ند و امجی به دو پیتر پارکر دیگر!
باور سریع اعتقادات توسط پیتر پارکر اصلی، کشف سریع آنتیسرم و شکست نخوردن حتی در یکی از مراحل مقدماتی و فرعی، تمامی این ها وابسته به سرعت فیلم بود که کمی فیلم را دارای ایراد کرده بود، بخواهیم زمان تعیین کنیم باید فیلم یک اثر سه ساعته بود، که اینگونه شاید فروش فیلم کمتر می شد و شرایط دیگر که یک ریسک بزرگ به شمار می رفت.
بنابراین تیم فیلمسازی ترجیح داد این ریسک را نکند و در عوض سرعت فیلم را بیشتر کند. به گونه ای هم نبود که ریتم فیلم از دستمان خارج شده و ما مسیر را گم کنیم اما اگر سرعت فیلم کمتر بود یا تمهیدات دیگری برای منطقی تر شدن داستان انجام میشد فیلم بهتری بود.
ایراد دیگر فیلم اغراق بود، چرا باید مردم از مرد عنکبوتی متنفر می شدند و به غیر از خانواده حتی یک نفر هم حامی او نبود، یا شاید حامی های زیادی داشته و در فیلم نمایش داده نشده، پس چرا فقط هیترهای مرد عنکبوتی دور و بر او زندگی می کردند، یا مثلاً چه لزومی داشت که هلیکوپتر از نمای بالا خانه پیتر پارکر را نظارت کند. مگر او تروریست بین المللی است؟
قطعاً همه چیز زیر سر جی. جونا. جیمسون است، اما خب کارگردان هم باید حواسش بود که اغراق در مسئله ای که هدف اول فیلم نیست ممکن است خوب نباشد. مسئله بعدی تغییر ذات پیتر پارکر یا همان مرد عنکبوتی بود، چرا باید پیتر برای نجات 5 نفر کل دنیا را به خطر بیاندازد؟
دلسوزی همیشگی اش را دارد، مهربانی خود را نشان می دهد اما به فکر دنیا و تخریب آن نیست، لیزارد هم به او تذکر داده بود که این کارش عواقب بدی خواهد داشت، پیتر هم صددرصد باید می فهمید که این عواقب بد دنیا را به خطر می اندازد اما به کارش ادامه داد، وقتی هم که مِی کشته شد، شخصی به مسئله نگاه کرد و می خواست همه را بازگرداند.
تحلیل شخصیت پیتر پارکر در فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه
این درگیری ذهنی در ذات پیتر پارکر باعث اخلال در باورهای سابق مخاطب درباره مرد عنکبوتی می شد، پیتر آدم بدی نشده بود اما شخصی به مسائل نگاه می کرد. گویا هنوز مسئولیت بزرگ مرد عنکبوتی بودن را بلد نیست! دیگر مسئله ای که می توان از آن ایراد گرفت پایان بندی بود، انگار جان واتس می خواست فقط پایانی غم انگیز را در فیلم جا بدهد، گویا چاره دیگری نداشته در حالی که هزاران اتفاق دیگر می توانست برای پیتر بیفتد.
اگر پیتر می خواست خودش را از ذهن همه پاک کند چرا همان ابتدا این کار را نکرد؟ قبول! او رفته رفته قانع شد که تنها راهکار همین است اما دلیلی منطقی وجود نداشت که چرا پیتر درنهایت راضی شد از ذهن همه پاک شود؟ مولتیورس دچار دگرگونی و اختلال شدیدی شده بود اما چرا این اتفاق دقیقاً زمانی افتاد که همه شرورها درمان شدند؟
فقط چند ثانیه دیگر لازم بود تا پیتر دست به اجرای آن طلسم بزند و همه برگردند. شاید هم این هم زمانی دلایل دیگری داشت که جان واتس می خواهد آن ها را در قسمت بعدی بیان کند. اما قسمت بعدی هم در کار هست؟
جدای از ساخت فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز 3 با بازی اندرو گارفیلد یا فیلم مرد عنکبوتی 4 با توبی مگوایر آیا قسمت چهارم فیلم مرد عنکبوتی جان واست می تواند ادامه داشته باشد؟ در مارول هیچ چیزی غیرممکن نیست، اسم کمپانی هم همین موضوع را می گوید، مارول به معنی معجزه! اما اگر ادامه این فیلم ساخته شود باید فیلمنامه قوی و پر از مفهومی برای آن تعریف شود.
پیتر در پایان راهی به خانه نیست فهمید که تنها چاره فراموشی اوست و تقریباً بازگرداندن خاطرات و شناساندن خود به مردم غیرممکن است، هرچند می خواست تلاش کند تا دوباره امجی پیتر را بشناسد اما اقدامی نکرد. اگر مارول به نمادپردازی های سینمایی اعتقادی داشته باشد که قطعاً همینطور است در سکانس پایانی دیدیم که چسب زخمی روی پیشانی امجی قرار گرفته و او معتقد است دیگر درد نمی کند.
جمع بندی و سخن پایانی
اگر نمادین به این مسئله نگاه کنیم می توانیم بگوییم معنی این سکانس این است که زخم برخی اتفاقات و اثرات آن اتفاق ماندگار است، اگر هم دردی احساس نمی شود یعنی او به این نوع زندگی عادت کرده و نیازی به پیتر ندارد. بنابراین قسمت بعدی می تواند پر از ابهام باشد، در پایان فیلم مرد عنکبوتی: دور از خانه ما می دانستیم قسمت سوم چگونه شروع می شود.
فهمیدیم که هویت اسپایدرمن لو رفت و قسمت سوم هم به همین موضوع دامن می زند اما در پایان قسمت سوم نشانه ای از ماجراهای قسمت بعد به ما نداد. اگر قسمت چهارمی هم در کار باشد یا باید با دلایل محکمی پیتر دوباره به ذهن مردم بازگردد نه با جادو و طلسم! یا باید به همین زندگی ادامه دهد و قبول کند که پیتر دیگر پیتر سابق نیست و اوضاع فرق کرده است.
اگر قرار باشد با یک جادو و طلسم پیتر به زندگی قبلی بازگردد مخاطب آن را قبول نمی کند و با خودش مدام تکرار می کند که چرا در قسمت قبل همان جادو اجرا نشد تا پیتر از همان ابتدا به فراموشی سپرده نشود!؟ مارول اگر می خواهد این فیلم را ادامه دهد باید دنبال یک فیلمنامه قدرتمند و منطقی باشد، همه چیز را نمی توان با جادو حل کرد!
این فیلم ابهامات زیادی برای مخاطبین به جا گذاشت و باید در قسمت بعد این ابهامات رفع شوند. سخت است اما غیرممکن نیست، چون مرد عنکبوتی هنوز هم از محبوب ترین شخصیت های ابرقهرمانی دنیاست، پس قطعاً به این رفع ابهام نیاز دارد.
در آخر باید بگوییم راهی به خانه نیست فیلم بدی نبود، شاید عالی نبود اما بهتر از دو نسخه قبلی و حتی نسخه شگفت انگیز و یا فیلم مرد عنکبوتی 3 سم ریمی بود. حالا با بازگشت مگوایر و گارفیلد مردم منتظر قسمت جدیدی ازسری فیلم های مرد عنکبوتی آنها هستند، شایعه ای که مدتی هست دست به دست می چرخد و می تواند اتفاق هیجان انگیزی باشد، هنوز هم هشتگ های #MakeTASM3 و #MakeSpiderMan4 در اینستاگرام و توییتر پرطرفدار است و مردم خواهان این اتفاق هستند.
نویسنده
علی سرورعظیمی
تریلر و تیزر تبلیغاتی فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه
Spider Man No Way Home 2021 IMDB
امیدواریم این مطلب براتون مفید واقع شده باشه
حتما در قسمت دیدگاه ، نظرات خودتون رو برای ما و مخاطبای ما کامنت کنید
همچنین می تونید این مطلب رو از طریق سرویس های اشتراک زیر برای دوستان خود ارسال کنید
گردآوری : استودیو فیلمسازی کاتشو . در ادامه برخی از مهم ترین خدمات کاتشو را برای تان آورده ایم. اگر دوست دارید در مورد آن ها بیشتر بدانید؛ کافی است بر روی لینک آن ها کلیک کنید یا با شماره ای که در بالای صفحه آمده است تماس بگیرید.
امیدوارم قسمت چهارم رو بسازن و از ونوم استفاده کنن، البته به قول شما واقعاً اگر قراره پیتر دوباره به ذهن مردم برگرده باید داستان منطقی داشته باشه اما من ترجیح میدم کلاً دیگه کسی یادش نیاد اینجوری داستان جذاب تر میشه!
بنظرم بازیگری معمولی نبود و عالی بود و اتفافا داستان روی کاکل بازیگراش چرخید ولی با بقیه حرفا موافقم و بنظرم فیلم خوبی بود بعضیا میگن اورریتد یا بعضی نقدها رو میخونم خیلی دیگه گند زدن به فیلم… برای من فیلم جذابی بود