تحلیل فیلم چشمان کاملا بسته کوبریک
فیلم چشمان کاملا بسته با نمای یک زن که لباس از تنش میافتد شروع می شود، کوبریک در این نما قرار خودش رو می گذارد که فیلمی بی پرده و بدون محدودیت را قرار است مخاطب ببینید نمای بعدی تام کروز را داریم و یک نما هم از شهر و ماشین های در حرکت و ساختمانی طبقاتی. یک زن در تلاش برای زیبایی، مرد به دنبال کیف پول و نمای شهر که ساختمانی طبقاتی را نشان میدهد، در همین ابتدای فیلم اطلاعات درستی از کاراکتر ها بدست میاریم.
سکانس مهم بعدی مهمانی اول: مهمانی ها نقش اساسی توی بافت فیلم چشمان کاملا بسته را دارند، مهمانی اول فقط میل را می بینیم، میلی که در محدوده شخصیت گیر می افتن، وقتی شخصیتی برای خودت داری قطعا به سادگی از دست نمیدی، ولی مهمانی دوم برعکس ماسکی بر چهره همه امیال ارضا نشده مهمانی اول را به مرحله عمل می رساند، اگر مهمانی اول را ورطه خودآگاه بدانیم، مهمانی دوم ورطه ناخودآگاه است، جایی که تمام امیال انسان را می شود لمس کرد.
تمام کاراکتر های فیلم میل به صعود دارند، صعود به طبقه ای بالاتر از جایگاه اصلی خود، نمای بیرونی اول فیلم چشمان کاملا بسته، ساختمان طبقاتی را بیاد بیارید در مهمانی اول تام کروز کنار دو دختر و میل به خیانت، نیکول کیدمن و مرد مرموز داستان ما، و میل به خیانت. دیالوگی مرموز بین تام کروز و آن دو دختر برقرار می شود: جایی می ریم که رنگین کمون تموم میشه چشمان باز کاملا بسته، قصه رنگ هاست، اساسا همان رنگین کمونه، ولی رنگین کمون فیلم کجا به پایان می رسه، در ادامه بهش می پردازیم.مهمانی اول و ویکتور زیگلر و زن فاحشه مرموز فیلم. اینجا در مهمانی اول چند نکته اساسی هست که باید در ادامه بهش پرداخت .نکته آخر و مهم از مهمانی اول چشمی ستاره مانند که در اکثر نماها دیده می شود:
۱.مرد مرموز که با آلیس (نیکول کیدمن) که بود؟
۲.ویکتور زیگلر که بود؟
۳.رنگین کمون کجا تموم میشه؟
اهمیت استفاده از رنگ در فیلم چشمان کاملا بسته
بازی با رنگ در این فیلم بسیار دارای اهمیت است، اکثر فیلم رنگ گرم و قرمز دارد که نماد ورود به ناخودآگاه و سطح عمیق ذهنی است (هرچند در مورد رویا و واقعیت هم بحث میکنیم)، و رنگ سرد و آبی هم به چشم می خورد که اکثرا خودآگاه را نشان می دهد، فیلم چشمان کاملا بسته در بازی خودآگاه و ناخودآگاه سیر می کند. آلیس و تام کروز با جعبه ماری جوانا از واقعیت به خیال پل می زنند، و رنگ قرمز حاکم می شود، آلیس از خیانت ذهنی خود می گوید، این جا مسیر داستان اساسا شکل می گیرد و تام کروز از دل خیانت ذهنی آلیس به ماجراجویی خود می پردازد.در این سکانس رنگ قرمز و آبی گاهی تداخل می کند انگار که در دل سردی، گرمی هم هست و بالعکس.
بررسی ماجراجویی های شخصیت بیل در فیلم چشمان کاملا بسته
خب اولین زنی که تام کروز را در موقعیت خیانت قرار می دهد، یک زن و یک شوهر هستند، به صورت زن و مرد دقت کنید، کاملا شبیه خود تام کروز و کیدمن هستند، حتی لباس و نحوه ورود شوهر شبیه تام کروز است، اولین خیانت رو تام کروز پشت سر می گذارد با ورود شوهر. تام کروز در خیابان و در فکر خیانت آلیس، جوانانی ولگرد برخوردی دارند باهاش که اینجا نوع دیالوگ گفتن یکی از آن جوانان مارا به یاد آلکس در پرتقال کوکی می اندازند.
اما خیانت دوم: فاحشه ای این دفعه در مقابل تام کروز قرار می گیرد، نوع برخورد تام کروز را دقت کنید، انگار با این سطح طبقاتی راحت نیست و خیلی سردرگم است، فاحشه دوم فیلم (فاحشه اول فیلم در مهمانی اول بود) با تام کروز گرم می گیرد و آماده خیانت می شود، در لحظه ای از این سکانس دو چشم پشت این ۲ قرار می گیرد، (چشم ها بسیار در ایت فیلم مهم هستند) انگار که کسی دارد نگاه میک ند به حریم خصوصی افراد، در نمایی ما آلیس رو در حال خواندن و تماشای تلوزیون با رنگ سرد آبی می بینیم و به صورت فید، صورت آلیس با فاحشه تداخل پیدا می کنند (به مفهوم این موضوع آخر متن اشاره می کنیم)، و خیانتی که در لحظه آخر انجام نمی شود.
از لحظه شروع ماجراجویی تام کروز تا اینجا ما سطوح مختلفی رو لمس کردیم، دو خیانت ناتمام، از ۲ قشر متفاوت (زن و شوهری پولدار، فاحشه ای از قشر ضعیف جامعه) از سطح ذهن کمی عمیق تر شدیم، خیانت ناتمام اول میل بود ولی عمل کمتری درش دخیل بود، خیانت دوم کاملا میل و عمل در سطحی عمیق تر شکل می گیرن. و اما تام کروزی که به هوای خیانت به مهمانی دوم راه پیدا می کند. مهمانی اول را سطح ذهن در نظر بگیرید، مهمانی دوم را عمیق ترین لایه ذهن، جایی که ماسک شخصیت (مهمانی اول) معنا ندارد و ماسکی برای پوشش تمام مسائل را حل می کند، ماسکی که اجازه می دهد هر کسی هر کاری بکند، بدون خدشه وارد شدن به شخصیت خودش، تام کروز مارا به عمیق ترین لایه های ذهن می برد.
در بسیاری از سکانس ها کاراکتر ها به طرز مشکوکی چیزی می دانند، مثلا دختر اون شخص لباس فروش که به تام کروز می گوید باید عبا تن کنی، به طوری که انگار می داند تام کروز کجا می خواد برود! (این هم فاحشه سوم فیلم، دقت کنید فاحشه اول در اختیار یک مرد سطح بالا بود، فاحشه دوم در اختیار دکتر جامعه، و فاحشه سوم در اختیار شخصی احتمالا از قشر متوسط جامعه).
تحلیل درون مایه فیلم چشمان کاملا بسته
در نمایی تام کروز را در حال رسیدگی به مریض می بینیم و در سکانس بعدی آلیس جزئیات این موضوع را می داند، .و اما رنگین کمون در مهمونی دوم به پایان می رسید، مهمونی ای که اساسا رنگ ها معنی نداشت و همه به یک موجود واحد تبدیل می شدن و دیگه دغدغه خراب شدن شخصیت رو نداشتن، اصولا رنگین کمون همون طبقات جامعه بود. ماسک ها هر کدام یک بخش از شخصیت انسان رو به صورتی نمادین نشان می دادند، و هر ماسک نشان از شخصیت پشت خودش را می داد.
همچنان در مهمانی دوم و عمق ناخودآگاه هستیم، تام کروز با بقیه متفاوت است، و به همین خاطر لو می رود، هدف تام کروز ارضای نیاز جنسی صرف نبود، بلکه خیانت ذهنی آلیس او را به مهمانی دوم کشاند، و تام کروز لو میرود، حالا باید ماسک برداشته شود، دو خیانت اول که ناتمام ماند را بیاد آورید، تام کروز از این مهمانی ترسناک هم به سلامت عبور میکند ، و اما ورود تام کروز پس از ۳ ماجراجویی به خانه و آلیسی که خواب میبیند، دقیقا همان اتفاقات مهمونی رو انگار آلیس خواب دیده ، و چیزی که درون تک تک آدم های فیلم یعنی میل به ارضای خصوصیات غریضی است رو در خواب آلیس هم میبینیم .و اما پس از ۳ خیانت ناتمام، حالا تام کروز به فکر پیدا کردن جزئیات آن شب است.
آن دو دختر در مهمانی اول که با تام کروز حرف می زنند را بیاد بیارید، آن ۲ می گویند که تام کروز به آنها لطفی کرده است، و ۲ نفر فاحشه ای که در پی ماجراجویی خیانت ها دیدیم رو مقایسه کنید، آنها هم از اهمیت کاری که تام کروز برای آنها کرده حرف می زنند، (پولی که تام کروز به آنها داده است)، و مهمانی اول که آن دو پیشرفت کرده اند با پولی که تام کروز به آن ها داده است.
سخن پایانی و جمع بندی فیلم چشمان کاملا بسته
تام کروز و آلیس را با زن و شوهر در خیانت اول مقایسه کنید، انگار کپی شده از تام کروز و آلیس هستند. همه ماها رویاهایی داریم، رویاهایی که بازی ای بیش نیستند و از حقیقت بدورند، تام کروز در اتاق مرموزی که رنگ قرمز حاکم است بر نما، میز بیلیارد درست وسط قرار گرفته، حرف های ویکتور زیگلر را بیاد آورید، همه چیز را در مورد تام کروز می داند، و به تام کروز می گوید که تمام این ها یک بازی بود، ویکتور زیگلر ناخودآگاه تام کروز است و تمام رویای فیلم رو بر پرده چشم درون تام کروز نمایش داد، حالا تام کروز کم کم به مرحله بیداری میرسد ، رنگ به آبی تغییر میکند ، تام کروز به اتاق خواب میرسد و ماسک گمشده خود را میبیند ، ماسکی که تا عمیق ترین بخش زندگی زناشویی این دو نفوذ کرده است ، بعد از این تام و آلیس تصمیم می گیرند این ماسک خیالی را کنار بگذارند و با واقعیت رو به رو شوند، و چشمان کاملا بسته خود را باز کنند.
سکانس نهایی : جشن سال نو + چشمانی با دیدی نو + جهانبینی جدیدی از کاراکتر هایی که دیگر چشمان خود را باز کرده اند.
پ.ن : در مورد بحث های سیاسی این فیلم :خب کوبریک در تمام سکانس ها به ما این را می خواد بفهماند که چشمی و قدرتی فرا تر از تصور ما را نگاه می کند و به قدری قدرتمند هست که تا زندگی زناشویی افراد هم نفوذ دارد. در مورد اسرار مخفی فیلم چشمان کاملا بسته هم حقیقتا کار سختی است تمام جزئیات را از دل فیلم بیرون آورد، مثلا اسم یکی از کاراکتر ها آماندا قرآن است، توی سرد خانه پشت سر تام کروز و روی وایت برد نوشته ای مرموز است که حتما مفهومی دارد، و کلی مسائل جزئی دیگر که با مرگ مرموز این افسانه دفن شد.
3.7/5 - (20 امتیاز)