مواردی که در فیلم پرتره بانویی در آتش مورد بررسی قرار می دهیم:
- درباره داستان و روایت خطی قصه
- بررسی دو عنصر اصلی داستان زن و نقاشی
- نقد و بررسی ساختار فیلم
- تحلیل درون مایه فمینیستی
- بررسی سکانس های مهم فیلم
- مشاهده تریلر فیلم پرتره بانویی در آتش (در انتهای مقاله)
- ثبت کامنت و مشاهده نظرات سایر دوستان (در انتهای مقاله)
التقاط نقاشی، شعر و موسیقی با زنانگی میشود «پرترهٔ بانویی در آتش»!
فیلمی که از همان سکانس اول رویکرد تماتیک خود را عیان میکند: اینسرت از دستانی که نقاشی پرتره میکشند و بعد کات به چهرهٔ زنانی که میخواهند نقاشی بیاموزند. دو عنصر “نقاشی” و “زن” از همان ابتدا معرفی میشوند و بعد مربی دربارهٔ اثر محبوب خودش توضیح میدهد: پرترهٔ دوشیزهای در آتش! تصویری شاعرانه که قرار است مقدمهٔ تعریف قصهٔ فیلم باشد. این نام در طول فیلم به اتفاقاتی که چه عینی و چه نمادین برای “هلوئیز” رخ میدهند اشاره دارد.
هلوئیزی که قرار است به اجبار به عقد یک مرد ناشناس درآید و سوختن او به صورت نمادین چنین معنایی دارد، البته در فیلم به صورت مستقیم نیز در چند جا شاهد سوختن او هستیم، از جمله صحنهای که پرترهٔ هلوئیز با اشتباه ماریان میسوزد و همچنین صحنهٔ مهم آتش گرفتن دامن هلوئیز که اهمیتی شاعرانه و زیبایی شناسانه دارد.این سوختن با همین ارجاع های درون متنی، یک حس خیالانگیز را از سرنوشت هلوئیز بازنمایی میکند.
درباره داستان فیلم پرتره بانویی در آتش
با قایق، همراه “ماریان” میشویم. زنی نقاش و باصلابت که در همان صحنهٔ سفر با قایق وجهی از شخصیتش را میبینیم: بوم نقاشیاش در آب میافتد و او در بیاعتنایی مردان به آب میزند و بومش را بر میدارد و دوباره به قایق برمیگردد.
در این صحنه علاوه بر اینکه مقدماتی از شخصیت پردازی ماریان تحقق یافته، خیس شدن و سرما به عنوان مصادیق بصری نامهربانی طبیعت در فیلم مورد توجه قرار میگیرد کما اینکه در سکانس های بعد، آتش گرفتن دامن هلوئیز، باد و سرمای استخوانسوز و طوفانی شدن دریا نیز این وجه از فیلم را تکمیل میکنند و علاوه بر کمک به شاعرانگی و زیباییشناسی بصری، بر نگاه ناتورالیستی فیلمساز نیز دلالت دارند. طراحی صحنه و همچنین بعضی نما ها، آشکارا یادآور فیلم «پرسونا» ی برگمان نیز میباشد.
روایت خطی قصه فیلم پرتره بانویی در آتش
ماریان یک زن خودساخته، قوی و باصلابت است که به طور مستقل زندگی میکند و نیازی به مردان ندارد. او در جامعهٔ مردسالار قرن هجدهم به هلوئیز میگوید که شاید هرگز ازدواج نکند. بی نیازی او به مردان در همین صحنهٔ پریدن در آب دیده میشود؛ همچنین بیاعتنایی متقابل مردان به زنان فیلم و بیاعتنایی فیلمساز به مردان! گویی در «پرترهٔ بانویی در آتش» مرد موجودی بی اهمیت است، دوربین هیچگاه مردی را مورد تأکید قرار نمیدهد و تا حد امکان نقشی در فیلم توسط مردان ایفا نشده.
مردان اگر هم هستند عمدتا مایهٔ شر اند؛ یا به زور قرار است دوشیزه ای را به عقد خود درآورند یا قرار است تصویر دوشیزه را به “مالک”اش برسانند. یا در عین بی اعتنایی، به دریا زدن ماریان را مینگرند و کمکش نمیکنند یا پدری هستند که ماریان مجبور است نقاشی های خودش را با نام او به نمایش بگذارد!
فیلمساز از عمد جهانی بدون نیاز به مرد و بدون خیر بودن مردان میسازد و به سراغ خلق درونمایهای فمینیستی میرود. فیلم سوگولی یورگوس لانتیموس نیز از برخی جهات همین المان ها را در خود دارد ، فیلمی تماما با دوربین و مساله زن.
بررسی دو عنصر نقاشی و زن در فیلم پرتره بانویی در آتش
با ورود ماریان به خانهٔ هلوئیز، موتور درام روشن میشود؛ میفهمیم که ماریان آمده تا پرترهٔ هلوئیز را بکشد تا برای شوهر آیندهٔ او فرستاده شود و زن به دلیل مخالفت با ازدواج، اجازهٔ کشیدن تصویرش را نمیدهد. متوجه میشویم که خواهر هلوئیز به همین دلیل خودکشی کردهاست! یعنی یک زن اشرافی در قرن هجدهم سه راه بیشتر ندارد؛ یا مرگ یا ازدواج اجباری یا راهبه شدن! هلوئیز هم که از صومعه اخراج شده پس دو راه بیشتر ندارد.
یک تعلیق کمرنگ در ابتدای فیلم حول خودکشی کردن یا نکردن هلوئیز داریم که تا پیش از شروع دوستی ماریان و او به درام رونقی نسبی میدهد. فیلمساز از دل همین موقعیت غمانگیز منظومهٔ درونمایهٔ فمینیستیاش را نیز رونق میدهد.ماریان اما مجبور است در پرسه زدن هایش با هلوئیز، چهره و دستان او را در خاطر بسپارد و دزدکی او را ترسیم کند. این ایده قرار است دومین موج تنش را در قصه جلو ببرد و همچنین نگاه و دقت کردن های ماریان، بستری میشود برای شکلگیری عشق ممنوعهٔ او به هلوئیز.
بررسی نقاط عطف فیلم پرتره بانویی در آتش
در روند آشنا شدن ماریان و هلوئیز یک نکتهٔ دراماتیک دیگر نیز داریم. اینکه این دو شخصیت متضادند؛ ماریان همانطور که گفته شد یک زن مستقل و باصلابت و زرنگ است که روی پای خودش ایستاده ولی هلوئیز زنی چشم و گوش بسته و درونگراست. مثلا در صحنهٔ پیانو زدن ماریان برای هلوئیز، نمود این تضاد را میبینیم.
هلوئیز در عمرش فقط موسیقی کلیسایی شنیده، در حالی که ماریان موسیقی را به هلوئیز معرفی میکند و حتی توانایی نواختن قطعهای رومانتیک را دارد. این صحنه البته در تکمیل بار شاعرانه و حسی فیلم نیز مؤثر است.
با تکمیل نسخهٔ اولیهٔ نقاشی، در فیلم یک نقطهٔ عطف به وجود می آید. تنش درونی ماریان بین اخلاق و تعهد شغلی، او میداند که با تحویل دادن نقاشی، هلوئیز را بدون رضایت به ازدواج اجباری سوق میدهد و از طرفی فلسفهٔ وجودش در این خانه، تحویل دادن نقاشی است. پس تصمیم میگیرد ابتدا خود هلوئیز را از نتیجهٔ کارش باخبر کند.
بررسی تحلیلی سکانس های مهم فیلم پرتره بانویی در آتش
در یک صحنهٔ پر تنش، هلوئیز شوکه شدنش از پنهانکاری ماریان را با بیاحساس دانستن نقاشی بیان میکند و ماریان در تقابل اخلاق و تعهد کاری، وجدانش را قاضی میکند و نقاشی را مخدوش میکند. از اینجا وارد فصل جدیدی از فیلم میشویم که قرار است رابطهٔ عاشقانهای بین هلوئیز و ماریان شکل بگیرد.
در نقاشی های بعدی ماریان، هرچه میگذرد، هلوئیز متبسمتر و بشّاشتر به تصویر کشیده میشود، چراکه فیلمساز میخواهد سیر عاشق شدن این دو را با کدی تصویری ارائه دهد. “نگاه” در این فیلم اهمیت زیادی دارد؛ از سویی عنصر نگاه تمهیدی دراماتیک است برای کشیدن نقاشی هلوئیز توسط ماریان و از سویی مقدمهٔ عاشق شدن و تداوم عشق است.
در یک صحنه متوجه میشویم که نهتنها ماریان با دقت همهٔ جزییات منش و رفتار هلوئیز را زیر نظر داشته بلکه هلوئیز هم با ژرفنگری به ماریان مینگریسته و هر دو خلق و خوی یکدیگر را به خوبی شناختهاند. فیلمساز در این مقطع برای سرپا ماندن درام و احیای ریتم، داستانک سقط جنین ندیمه را طراحی کردهاست.
این داستانک از طرفی درونمایهٔ فمینیستی فیلم را فربهتر میکند، از سویی بهانهای برای شناخت بیشتر و باهم بودن بیشتر ماریان و هلوئیز میشود و همچنین، سوخت کشمکش فیلمنامه در این مقطع را تأمین میکند. متاسفانه پس از این فصل، گویی ابتکار عمل از دست نویسنده اثر خارج شده و درام دچار یک افت مقطعی میشود زیرا عنصر کشمکش و تقابل رنگ میبازد و زیباییشناسی بصری با نقاشی کشیدن های ماریان جایگزین آن میشود.
نمادشناسی و رمزگشایی ساختاری در فیلم پرتره بانویی در آتش
یک وجه شاعرانهٔ دیگر از فیلم نیز در همین فصل آشکار میشود؛ ارجاع بینامتنی فیلم به افسانهٔ یونانی اوریدس و اورفوس که در صحنهٔ کتابخوانی دو عاشق مقدمه چینی میشود و بعدتر نقش مهمی در غنای زیباییشناختی فیلم ایفا میکند و در سرنوشت ماریان و هلوئیز هم تکرار میشود. صحنهٔ آوازخوانی زنان در دشت که گویی مانیفست فیلم را نیز به زبان موسیقی درآورده، در راستای شاعرانگی و بازی فیلمساز با انواع هنر هاست.
این صحنه همچون یک تئاتر اجرا میشود و محتوای شعر زنان به مثابه فریادی است که زن سرکوب شده اما استوارِ قرن هجدهمی به گوش تاریخ میرساند و موجودیت نادیده انگاشته شدهٔ خویش را اثبات میکند. به همین جهت در تیتراژ نیز همین آواز پخش میشود و سلین سیاما به جای تراژدی، حماسه را تداعی میکند.
در اوایل متن به ناتورالیستی بودن عناصر آب و آتش و باد اشاره کردیم؛ از حیث مصداق در قصه نیز، سرنوشت نیمه تراژیک هلوئیز بر طبل جبر محتوم ناتورالیستی میکوبد. هرچند فیلمساز غم را از پایان فیلم Portrait of a Lady on Fire به دو طریق میزداید؛ از سویی با نشان دادن موفقیت ندیمه در داستانک سقط جنین و از سوی دیگر با پایدار نشان دادن عشق ماریان و هلوئیز توسط کد های متقن و رسای فیلمساز. موفقیت سقط جنین ندیمه با ثبت شدن نقاشیِ آن لحظه توسط ماریان جشن گرفته میشود.
پایداری عشق ماریان و هلوئیز چه طور ساخته شده؟ ابتدا با نقاشی هلوئیز در کنار دخترش در حالی که صفحهٔ ۲۸ افسانهٔ «اوریدس و اورفوس» قابل رؤیت است و سپس با صحنهٔ پایانی فیلم یعنی حضور هلوئیز در اجرای قطعه رومانتیک و باشکوه تابستان که با جاودان ساختن نگاه عاشقانهٔ ماریان به هلوئیز همراه است. چرا پایان کاملا تلخ نیست؟ چون فیلمساز علیرغم پذیرفتن جبر مردسالار تاریخ، نمیخواهد تصویری با ضعف و سرخوردگی از زنان فیلمش ثبت شود؛ زنانی که با زبان حال میخوانند:
ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما
نویسنده
مهران زارعیان
تریلر و تیزر تبلیغاتی فیلم پرتره بانویی در آتش
Portrait of a Lady on Fire 2019 IMDB
امیدواریم این مطلب براتون مفید واقع شده باشه
حتما در قسمت دیدگاه ، نظرات خودتون رو برای ما و مخاطبای ما کامنت کنید
همچنین می تونید این مطلب رو از طریق سرویس های اشتراک زیر برای دوستان خود ارسال کنید
معرفی شرکت فیلمسازی کاتشو و خدمات مهم آن : کاتشو یک شرکت فیلمسازی می باشد که در حوزه های مختلف فیلمسازی : ساخت فیلم صنعتی و ساخت فیلم مستند ، آهنگ سازی و ساخت ویدیوهای تبلیغاتی : ساخت تیزر تبلیغاتی و ساخت موشن گرافیک تبلیغاتی و دیگر حوزه ها مانند خدمات ویدیو مارکتینگ و ساخت فیلم مراسم خدمات ارزنده ای به مشتریان خود ارائه می کند. اگر مایلید در مورد این خدمات بیشتر بدانید می توانید از منوی خدمات بالای سایت استفاده کنید یا با شماره ای که در بالای سایت درج شده است تماس بگیرید.
تویی که میای میگی حیوان بهتر از اونی که به هم جنسش گرایش داره
الان تویی که به جنس مخالفت گرایش داری چه گوهی خوردی که اونا نتونستن بخورن؟😂یا مثلا چه کار مفیدی کردی که اونا نکردن؟
باز اونا شهامت اینو داشتن که ارزوهاشونو به واقعیت تبدیل کنن و خودشون رو به جامعه اثبات کنن
ولی میخام ببینم تو تخم داری با خوانوادت در مورد جنس مخالفت حرف بزنی یا نه😂😂
فیم های زیادی با موضوعات متفاوت ساخته شده، عزیزانی که کامنت منفی مینویسند میتونن با سلیقه خودشون فیلم ببینن و کسی اونا رو به دیدن فیم اجبار نکرده و اینکه تعریف و تمجید از فیلم فقط مختص به موضوع داستان نیست
وقعا حیوا ن های وحشی نسبت شما شرف دارن چون به هم جنس خود نظر ندارن
این فیلم پر از صحنههای جسورانه بود که برای هرکسی قابل درک نیست.نقد شما درباره فیلم پرتره بانویی در آتش زیبایی این فیلم رو برام چند برابر کرد.
یه فیلم آشغال دیگه در مدح همجنسگرایی
نمیدونم این سینمای به اصطلاح روشن فکر میخواد تا کجا جولان بده با این فیلمای مضحک و مسخرش
مادامی که عقاید و افراد عقب افتاده ای مثل شماها نفس میکشن رو زمین ، وضعیت همینجوری میمونه
من نمیدونم چه اصراریه که اصلا این فیلمو ببینی که بعد بخوای بیای در موردش نظر هم بدی
یوسف پیامبرو هنوزم آی فیلم پخش میکنه جانم
واقا متاسفم برات…
می تونی نبینی خفن
امثال تو عقب افتاده تا وقتی در جامعه هستن نمیشه توقع دیگه ای داشت که ایران پیشرفت کنه همجنسگرا ها هم مثل بقیه افراد حق زندگی وانتخاب دارن لطفا آگاهیتو ببر بالا و نتق اضافه نکن