تحلیل و نقد فیلم ریو براوو هاوارد هاکس Rio Bravo 1959

نقد فیلم ریو براوو هاوارد هاکس

مواردی که در فیلم ریو براوو مورد بررسی قرار می دهیم :

  • گفتار در رابطه با صاحب اثر “هاوارد هاکس”
  • بررسی سینما وسترن به روایت هاوارد هاکس
  • تحلیل و بررسی یک پلان سکانس مهم
  • کلاس آموزشی سینما با تماشای ریو براوو
  • مشاهده تریلر فیلم Rio Bravo 1959 (در انتهای مقاله)

ساخت تیزر تبلیغاتی


گفتار درباره صاحب اثر : هاوارد هاکس

قبل از شروع نقد باید اول یک نگاهی به کارنامه ی پربار هاوکس انداخت. فیلمساز مولف و تنوع طلب که اینجا میخواهیم درباره ی بهترین فیلمش صحبت کنیم یعنی فیلم ریو براوو

سبک خاص روایی هاورد هاوکس و فعالیت هایش در ژانر های مختلف، بی درنگ به عنوان هنر شناخته نشد. چیزی که ما در ریو براوو هم می بینیم. اما به تدریج با توجهی که منتقدان تئوری مولف به او نشان دادند، جایگاه او در سینما تثبیت شد.

هاوکس همیشه علاقیات شخصی خود را در فیلم هایش به کار گرفت. به عنوان مثال، علاقه ی هاوکس به ورزش و شکار باعث ساخت دو فیلم هاتاری و البته دو سال بعد ورزش محبوب مردها شد. او که در جنگ جهانی اول، در نیروی هوایی آمریکا خدمت می کرد. چهار فیلم در مورد خلبانی و پرواز و… ساخت که بهترینش فقط فرشته ها بال دارند بود.

هاوکز همچنین در طراحی اتومبیل های مسابقه دست داشت و رانندگی با آن ها را نیز بلد بود و دو فیلم صنعتی قوی با این مضامین ساخت. جمعیت می غرد و خط سرخ ۷۰۰۰ حاصل این عشق و علاقه ی هاوکس در کارنامه ی پربار او بود. آثار حادثه ای هاوکس بر رفاقت های مردانه و فداکاری متمرکز بود. اما کمدی های اسکروبالی که ساخت، حول محور تقابل مرد و زن و تعویض جایگاه آنان می گشتند.

بزرگ کردن بچه، منشی همه کاره و من عروس مذکر زمان جنگ بوده ام از جمله ی این کمدی ها است. سینمای هاوکس قصه گوست و هاوکس اگر نتواند قصه ی فیلم را از الف تا ی روایت کند، آن را نمی سازد. همچنین هر نمای مستفاد در فیلم های او معنای خاصی داشته که ناخودآگاه مخاطب را سیبل قرار می دهد.

فیلم کلاسیک وسترن هاوارد هاوکس ریو براوو Rio Bravo direct by: Howard Hawks

بررسی سینمای وسترن به روایت هاوارد هاوکس

در سینمای هاکس همواره قصه و بازی بازیگران از همه مهمتر بوده است. از بازی هامفری بوگارت و لورن باکال در داشتن و نداشتن و خواب ابدی بگیرید تا قرار دادن به ترتیب مونتمگری کلیف، دین مارتین و رابرت میچم در کنار جان وین در رود سرخ ، ریوبراوو و ال دورادو که هر سه زوج، واقعاً درخشیدند. ریوبراوو، اولین فیلم از سه گانه ی هاکس است که به زعم نویسنده این مقاله در کنار بهترین آثار وسترن قرار می گیرد.

با خلاصه ای از داستان شروع می کنیم: ماجرا از این قرار است که کلانتر چنس، جو بردت را به اتهام قتل مردی بی‌گناه دستگیر می‌کند، اما دار و دسته نیتان بردت سعی می‌کنند جو را پیش از رسیدن کلانتر ایالتی آزاد کنند. تنها یاران چنس در مقابل دار و دسته نیتان، دود دائم‌الخمری پریشان، استامپی پیرمردی لنگ و کلرادو جوانی خام و کم‌تجربه هستند. دار و دسته نیتان، پت ویلر  یکی از دوستان چنس را به قتل می‌رسانند.

دود که به دلیل شکست عشقی دچار پریشانی شده و حالا در کنار کلانتر چنس به دنبال یافتن عزت‌ نفس از دست رفته ‌اش است، رد قاتل را می‌زند ولی خودش گرفتار دار و دسته نیتان می‌شود. چنس برای نجات دود حاضر به معامله می‌شود.

قرار است جو را در ازای پس گرفتن دود تحویل دار و دسته نیتان دهد. در جریان مبادله، فدرز که محبوبه چنس است باعث بروز جدالی میان کلانتر و رفقایش با نیتان و دار و دسته‌اش می‌شود. جدالی که با پیروزی چنس و گروهش به پایان می‌رسد.

درباره خلاصه داستان فیلم Rio Bravo | روایت وسترن ریو براوو

فیلم ریو براوو Rio Bravo جوابیه ای برای فیلم ماجرای نیمروز فِرِد زینمان

هاوکس فیلم Rio Bravo را در جوابیه ی ماجرای نیمروز فِرِد زینمان ساخت. او خودش گفته بود که از شخصیت تنها و مستاصل کلانتر بدش آمده و حال در مقابلش ریو براوو را خواهد ساخت. شما را به گفته ی خود هاوکس ارجاع می دهم.

“به نظر من یک کلانتر خوب مثل مرغ سرکنده این در و آن را به دنبال کمک نمی‌رود که عاقبت هم همسرش او را نجات بدهد. چنین کلانتری با تصوری که من از کلانتر خوب دارم جور نیست. کلانتر خوب باید بگردد و از افراد بپرسد چند مردِ حلاجی؟ فکر می‌کنی که قدرت مقابله با بهترین افراد دشمن را داری. طرف احتمالا می‌گوید نه و کلانتر می‌گوید بسیار خوب، پس من باید هوای تو را داشته باشم.”

با اینکه هاوکس بسیار تک بعدی و سنتی عمل کرده و نگاه اگزیستانس فِرِد زینمان را متعصبانه رد کرده است. ریوبراوو به خودی خود اثری بسیار سرگرم کننده و فوق العاده است.

فیلم ریو براوو Rio Bravo جوابیه ای برای فیلم ماجرای نیمروز فِرِد زینمان

بررسی و نقد فیلم ریو براوو محصول آمریکا 1959

دو دقیقه ی اول فیلم ریو براوو، یکی از بهترین پرولوگ های تاریخ سینماست که هاوکس در همان ابتدا با زبان میزانسن، پروتاگونیست و آنتاگونیست می سازد و از طریق آن برای ما یک کنتراست بصری ایجاد می کند.

همیشه یکی از عناصر وسترن های کلاسیک، یک کافه ی مرکزی در وسط شهر است که محل تصادف و البته تصادم شخصیت هاست. خیلی جالبه که هاوکس از لحظه ی اول با همین کافه شروع می کنه. سکانس با ورود دود به کافه شروع می شود. در آثار هاوکس “دَر” جایگاه ویژه ای دارد که شخصیت ها در هنگام باز کردن آن، وضعیت روحی خود را عریان می کنند. حالا این اولیش است.

می بینید که دود (با بازی دین مارتین) با چه تزلزلی دَر را باز می کند. با کت پاره، یقه ی باز و با حالت های دفاعی. و همانطور که به جو نزدیک می شود، ما سایه ی او را روی دیوار می بینیم. سایه ی انعکاس شده ی دود بر روی دیوار، گذشته ی او است که به عنوان کلانتر شهر برای همه او را به عنوان بهترین هفت تیرکش شهر می دانستند( حالا باز این سایه را باهاش کار دارم.) و حالا با روحیه ی ضعیف و تحقیر شده به سمت جو می رود. جو هم با آن خنده های رندانه هر لحظه به نگرانی دود می افزاید.

تحلیل فیلم ریو براوو | نقد آموزشی فیلم وسترن Rio Bravo

تحلیل و بررسی یک سکانس مهم از فیلم ریو براوو

همیشه یکی از سئوالاتی که برای مخاطب این فیلم پیش می آید این است که هاوکس چگونه تقابل دود با جو را روایت می کند که با تماشای استیصال شخصیت دود، ما ناخودآگاه نگران می شویم. گویی که این خطر خود ما را تهدید می کند. اگر دقت کنید، نماهایی که از بدن جو گرفته می شود، POV است. یعنی ما بعد از اینکه یک cowboy shot از جو می بینیم، بر میگردیم به کلوز آپ دود و چشمان مضطرب او را می بینیم و بعد با او همذات پنداری می کنیم و این برتری سوبژکتیو جو بر دود از این طریق در می آید.

جو با حالت تحقیر کننده ای سکه ای را برای دود می اندازد و بعد چنس وارد می شود. حالا دو تا نمایی که اینجا داریم را ببینید. نمای اول از چنس که بدون اینکه دیالوگی بگوید با حالت ترحم برانگیزی دود را می بیند. انگار این اسلحه، تفاوت را در غرب وحشی رقم می زند. ببینید که اکت های چنس چقدر با آن نمای لوآنگل تناسب دارد و او را در موضع قدرت می نماید.

و یک های آنگل از کلوز آپ دود که در موضع ضعف قرار دارد و با ترس به چنس نگاه می کند. بعد که در ادامه می بینید دود، به چنس ضربه می زند هم در امتداد همین تحقیر است. یعنی عصبانیت خود را بر روی دوستش خالی می کند. حالا چرایی اش مربوط به بحث نقطه عطف می شود که ذر ادامه به آن می پردازیم.

سینماشناسی هاکس | تاریخچه سینمای هاوارد هاوکس

کلاس سینما با فیلم ریو براوو Rio Bravo هاوارد هاکس

گاهی یک مکان، بیش از یک مکان عادی برایمان بار درام دارد. برای مثال یک کوچه شاید به دلایلی برای ما حس مخصوص تری را بسازد. روزانه از ده ها کوچه عبور می کنیم ولی زمانی که به آن کوچه می رسیم، بوی عطرش به مشاممان برخورد می کند. در طول زندگیمان شب های زیادی را زیستیم ولی حتماً یک شب است که بنابر دلایلی رنگ و بوی خاص خود را نسبت به شب های عادی دارد و از خاطراتمان پاک نمی شود.

آن شب برای ما متشخص شده است و بار احساسی و رنگ و بوی مخصوص به خود را دارد. یا حتی حادثه های همان شب هم نقطه ی عطفی داشته اند. منتها نقطه ی عطف اول نسبت به دیگر شب ها است و نقطه ی عطف دوم به نسبت همان یک شب. پس این نقاط نسبی اند.

همانطور که مستحضرید، نقاط عطف با تفاوت ها می آیند و نه مشترکات و این تفاوت است که جذابیت می سازد. کسالت با تکرار می آید و جذابیت با شکستن انتظام های پیشین. و تکرر سطح تیپیک را می سازد. سطح تیپیکی که درون عرف و چارچوب های گاهاً تنگ جامعه تئوریزه شده اند.

کنش ها و واکنش هایی که انسان بر اساس سطح تیپیک و روزمرگی خود انجام می دهد، سایه ی آنهاست که در حصار جامعه محبوس شده. قصه ی ریوبراوو هم همین جاست. اول سایه ی دود را می بینیم که بر او احاطه دارد و پس از تحقیر بصری توسط دوستش چنس، سطح تیپیک خود را پس می راند و برای ما جذابیت می سازد و ما حال می کنیم. یعنی دوباره بر می گردد به همان سایه و می شود همان کلانتر سابق.

درباره تعریف میزانسن و فرم و تکنیک در سینمای وسترن و کلاسیک

بررسی و نقد ساختار فیلم وسترن ریو براوو

این نقطه ی عطف و پس راندن سطح تیپیکال مربوط به ساختار کلاسیک است. مدرن ها هم نقطه عطف دارند، اما به شکلی دیگر که فعلاً به واسطه ی فیلم مورد تحلیل، مجاز به بیانش نیستیم. پس از تحقیر دود توسط جو و کشتن فرد بی گناه با تفنگ، این جو است که در موضع قدرت قرار می گیرد. جو را ببینید که چگونه راه می رود، بزن بهادر و در موضع قدرت.

حالا دوباره جایگاه “دَر” به عنوان یک آکسسواری ببینید که نحوه ی برخورد شخصیت ها با آن، بیانگر وضعیت ساحتی آنهاست. جو با بی بند و باری و تمام در را باز می کند و وجه جنایتکاری اش را نشان می دهد. جنایتکار بودن جو هم الکی نیست و گفتاری بلکه کاملا واقعی است و سینمایی و ما به خوبی در آن می بینیم.

اینجا اما نوبت چَنس (با بازی جان وین) است که جو را دستگیر کند و ما می دانیم که اینجا باید نیروی پروتاگونیست بر آنتاگونیست فائق شود. اولین دیالوگ فیلم را می شنویم: جو تو بازداشتی. که از زبان چنس است و بیانگر قانونی بودنش. حالا خود هاکس درباره ی فیلمش ریو براوو چه می گوید:
فیلم، فیلم دین مارتین است. فیلم آدم ضعیفی که قوی می شود. اصلاً بگذارید حق دین مارتین در فیلم را ادا کنیم و بعد بسطش بدهیم به این سکانس.

بهترین بازیگران فیلم های وسترن | مهمترین بازیگران سینمای وسترن

تحلیل فیلم ریو براوو – نقد سینمای وسترن

همونطور که گفتیم ، فیلم با دین مارتین شروع می شه و با دین مارتین هم تموم می شه. دوست گود من و قهرمان فیلم_ چنس ، خطاکار، پر از ضعف های شخصیتی، که ممکن است به دلیل این ضعف ها، ناخودآگاه و ناخواسته، علیه گود من اصلی شود و به او خیانت کند و یا ممکن است به رستگاری برسد که در ریو براوو با کمک جان وین به رستگاری نیز می رسد و بازگشت به خود و فردیت را پیدا می کند.

حالا اینجا ما دقیقاً همین را می بینیم. اول می بینید که جان وین تنها در کافه ی شهر بین تمام آدم های جو گیر افتاده است. اما بعد از اینکه این موضوع را می فهمد، اصلاً نمی ترسد و یاری نمی طلبد. دقیقاً برعکس شخصیت تنهای فیلم “ماجرای نیمروز”. یعنی خیلی قوی تر از این حرف ها است.

حالا قرار است دودی که گفتیم از ضعف به قدرت می رسد، کنش گرایی اش را تکمیل کند. بوسیله ی سطح تیپیکال و توانایی اش در شلیک کردن را می بینیم که این مال همان “سایه” ای است که اینجا شخصیت شده، آدم شده و عینیت دارد. معاون کلانتر بیدار می شود و ایندفعه خود از نوضع پروتاگونیست یاری دهنده ی کلانتر می شود و با هم، بر آنتاگونیست پیروز می شوند.

مقاله سینمایی درباره سینمای وسترن هاوارد هاکس | درباره فیلم های کلاسیک هاوکس

تحلیل بصری فیلم ریو براوو Rio Bravo

سینمای وسترن هاوارد هاکس

در ادامه ما یک نمای لانگ شات از شهر ریو براوو را داریم که مردم در حال برگزاری و تشییع و تدفین آن مردی که جو کشته بود هستند. فیلمساز به عالی ترین شکل ممکن به ما از شهر چند المان بصری می دهد که در امتداد همان سنتی بودن، دقیقاً المان های شهر های وسترنی هستند. ریو براوو شامل کلانتری، زندان، یک مهمانخانه و خیابان های وسترنی است که در انتهای آن ها چشم اندازی از بیابان و زمین های لم یزرع را داریم. 

یک کاروانی در حال عبور به رهبری ویلر هستند. این کاروان همان کاروانی است که ما در اول و تیتراژ ابتدایی فیلم دیده بودیم و در امتداد آن است. اینجا هم خیلی مهم است. چند تا چیز را می فهمیم که هاوکس برای ما آشناپنداری می کند و گویی که شناسنامه ی دود را به ما نشان می دهد و سابقه اش را.

مثلاً همین که مکزیکی ها به او لقب بروجون را دادند، یک وصله ایست که خود هاکس در توصیف دود میکند و تا به انتها این وصله را نعرفش میکند. در همین حین یک نفر دیگر هم دارد شکل میگیرد. کلورادو که دومین مکمل پیرنگ است و از همان ابندا ما به عنوان مخاطب شاهد پر رویی و حرفه ای گری اش هستیم.

شش لول بند است و مثلاً وقتی مارشال از رئیسش می پرسد که او کیست؟ خودش می آید و می گوید با خودم صحبت کن و من زبانت را میفهمم که همان اول توجه چَنس را به خود جذب می کند. یا مثلاً از این که با یک اسلحه باشد نمی ترسد و با شوخی و کنایه به مارشال می گوید که میخواهی یکی اش را به تو بدهم؟ این معرفی ها از پرسناژ ها بصورت کوتاه و خلاصه و مختصر و البته مفید، کار هاوکس است.

بررسی و تحلیل شخصیت جان وین در ریو براوو

فیلم ریو براوو یک وسترن سرگرم کننده

نهایتاً برسیم به چَنس. جان وین شخصیتی را بازی می کند که دقیقاً با کلانترِ ماجرای نیمروز وجه تقابل بر می سازد. این شخصیت با اینکه در فرم و پیرنگ داستان، محوریت ندارد ولی کاملا یک الگوی سنتی وسترنی است. آرام و قلدر و پرقدرت و بزن بهادر. کسی که از پس درگیری ها بر می آید.

کسی که تمام شخصیت ها، چه دین مارتین که رسیدنش به عزت نفس فبلی اش از همان ابتدا مسئله ی فیلم است، چه استمپی با بازی عالی والتر برنان، که تیپ است و رگه های کمدی در رفتار و گفتار و اکت های اکتسابی اش دیده می شود. همه از پس جان وین شکل می گیرند.

باید گفت که ریو براوو به روایت هاکس، فیلمی به شدت سالم _ نگاه سالم تر و انسانی تری نسبت به وسترن های جان فورد دارد، گیرا با حضور فوق العاده ی تمام شخصیت ها، از ویلر که با مرگ زود هنگامش سیر پیشبرد درام را به تصاعدی همگرا با پرسناژ ها و تشدید تقابل آنان با همدیگر سوق می دهد تا کلورادو ، دود ، جو و چَنس که هر کدام فوق العاده اند و همینطور با حضور هاکس به عنوان کارگردانی اصیل و با تکنیک و دوربینی لو آنگل و قوی. فیلمی که انگار خیلی هنری نیست_ که هست و در ابتدای متن هم به آن اشاره ی ریزی کردیم.

واکاوی درباره فیلم ریو براوو | نقد فیلم rio bravo 1959

جمع بندی

وجه سرگرمی و فرم سرگرمی که با فراز ها و فرودهای موسیقی عالی دیمیتری تیومکین بدجوری عجین شده است، غالب بر وجه احیاناً هنری آن است و آن را در یک مهجوریت تکنیکی قرار می دهد. هنر و سرگرمی در هم می آمیزند ولی هیچ کدام بر هم تحمیل نمی گردند، آدم می سازند و فیلم.

فیلمی که هم هنری است و هم سرگرمی در کنارش دارد. ما در این فیلم می بینیم که یک گلدان پرتاب می شود و استامپی که شاید تا آن موقع به واسطه ی پیری اش خیلی به درد کلانتر و اساسی تر پروتاگونیست ها نخورده بود، ایده ی دینامیت را به چَنس می گوید و حتی کارلوس هتل دار هم با آوردن فشنگ سهمی در فائق شدن پروتاگونیست ها بر آنتاگونیست ها را دارا می شود. انگار وقتی ریو براوو پیروز می شود که همه با هم باشند.

استودیو فیلمسازی کاتشو

نویسنده
سجاد اسماعیل پور

دانلود فایل پی دی اف


تریلر و تیزر تبلیغاتی فیلم ریو براوو


Rio Bravo 1959 IMDB

امیدواریم این مطلب براتون مفید واقع شده باشه
حتما در قسمت دیدگاه ، نظرات خودتون رو برای ما و مخاطبای ما کامنت کنید 

همچنین می تونید این مطلب رو از طریق سرویس های اشتراک زیر برای دوستان خود ارسال کنید

5/5 - (3 امتیاز)

5 دیدگاه

  • Avatar for Arya فریبرز رجبی گفت:

    نقد ریو براوو هاوارد هاکس عالی بود واقعا
    خسته نباشید میگم بابت مقاله
    من عاشق فیلم های وسترنم و از دیدنشون لذت میبرم
    و وقتی نقدشون رو میخونم خیلی بیشتر فیلم بهم میچسبه

  • به نظر من جان وین این فیلم نسبت به وسترن های مشابهش ضعیف تر ساخت و پرداخته شده

  • ممنون خیلی خوب بود
    از فیلمای کلاسیک بویژه وسترن بیشتر نقد بزارید

  • به جزات میشه گفت ریو براوو جزو ده فیلم برتر سبک وسترن تاریخ سینماست
    و جان وین با اختلاف بهترین بازیگر این ژانر در تاریخ لقب میگیره
    امتیاز من به این فیلم 9 از 10 هستش
    به دوستانی که ندیدن حتما توصیه میکنم ببینن فیلمو و مجدد نقد ها رو بخونن
    تشکر از سایت کات شو

  • سینمای وسترن و دیگر هیچ
    مرسی از این نقد خوبتون
    از فیلمای کلاسیک وسترن بیشتر نقد بزارید ممنونم ازتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *