مواردی که در فیلم دله دزدان فروشگاه مورد بررسی می دهیم :
- گفتار درباره صاحب اثر “هیروکازو کورئیدای”
- تحلیل ساختار و فرم در روایت سینمایی فیلم
- بررسی مشکلات و نقاط ضعف فیلمنامه
- مثالی خوب برای شخصیت پردازی یک خانواده
- مشاهده تریلر فیلم Shoplifters 2018 (در انتهای مقاله)
- ثبت کامنت و مشاهده نظرات سایر دوستان (در انتهای مقاله)
یادداشتی بر فیلم دله دزدان فروشگاه Shoplifters 2018
فیلم “Shoplifters” یا “دله دزدهای فروشگاه” ۱۳ امین فیلمِ فیلمساز کاربلد و صاحب سبک، هیروکازو کورئیدای ژاپنی است. فیلم دزدان فروشگاه که به نام خانواده دزدها هم در ایران ترجمه شده است بخاطر جذابیت داستانیش، دیده شده ترین و احتمالا محبوب ترین فیلم او در بین منتقدین و سینما دوست ها باشد.
هیروکازو کورئیدای با نخل طلایی که از این فیلم بدست آورد، باعث بیشتر دیده شدن آثار قبلیش و شناخته شدن فیلم های کمتر دیده شدش بیشتر خودش شد. این اتفاق خوب و خوشحال کننده ای برای بعضی از مخاطبای اثر هستش اما شناخته تر شدن خودش کمی خطرناکه چون میتونه باعث دور شدنش از سبک همیشگی فیلمسازیش مثل بعضی دیگه از فیلمسازهای شرقی بشه.
گر چه این فیلم رو فیلمی خوب و با مضامین مورد علاقه و همیشگی فیلمساز (دغدغه خانواده) و احتمالا جذابترین فیلمش برای طیف وسیع تر مخاطب میشه قلمداد کرد، اما برخلاف اکثریت سینما دوستان و منتقد ها، به هیچ وجه نمیشه دله دزدان فروشگاه را پخته ترین و بهترین فیلمِ کورئیدا در نظر گرفت.
یک نکته انحرافی دیگه اینکه خیلی جاها دیده شده که این فیلم رو بخاطر تشابهات با فیلم انگل مقایسه میکنن. بنظر من این مقایسه بد هم نیست چون در یکطرف با فیلم و فیلمسازی طرف هستیم که شخصیت میسازه، همه آدمهاش رو در اوج بدبختی دوست داره، سیاهنمایی نمیکنه، قضاوت نمیکنه و دوربینش نمیزاره که سرنوشت شخصیتها از یاد مخاطب بره و در طرف مقابل با فیلم انگل طرف هستیم، فیلمی شعارزده، اهل نمایش که تقریبا هیچ شخصیتی نمیسازه و کاملا نون ایدش رو میخوره و پُز روشنفکری و ایده فاصله طبقاتی و زیرزمینش رو میده.
نقد و بررسی فیلم دله دزدان فروشگاه هیروکازو کورئیدای
اما در مورد خود فیلم باید بگم که باز هم کورئیدا سراغ مضمون همیشگیش رفته یعنی خانواده و بحران هویت نقش های مختلف در دل خانواده. اگر در nobody knows (این فیلم شبیه ترین و نزدیک ترین اثر به Shoplifters هستش) با یک مادر در اوج بی مسئولیتی و مغایر با کلیشه ها طرف بودیم که بچه هاش رو تنها در خونه رها میکنه و میره، یا در like father, like son با پدری مواجه بودیم که بین انتخاب پسر خونی و پسری که بزرگش کرده، مونده بود، یا در our little sister با خواهرانی متفاوت در وضعیتی عجیب مواجه بودیم. این بار همه اون ها جمع شدن و با یک خانواده کلا عجیب طرفیم که همه اعضای این خانواده دارن نقشی عجیب رو بازی میکنن.
اینجا دُز غلیظ مضامین و مفاهیم مورد نظر کورئیداست با تِم اجتماعی غلیظ. میزانسنهای درست، طراحی صحنه خوب و قاببندی های بجای کورئیدا خیلی به شخصیت پردازی کاراکتر ها، رابطه بینشون، فضاسازی خانه و اتمسفر و لحن حاکم بر فیلم و حس درست مخاطب نسبت به شخصیتها، کمک کرده است. همه ی اینا باعث شده فیلم از نظر کارگردانی بسیار کمنقص از آب در بیاد.
فیلمساز ژاپنی ما شخصیت هاش رو خیلی دوست داره و حتی اجازه نمیده ما زمین خوردن شوتا یا صحنه مرگ مادر بزرگ رو ببینیم. حرمت همه رو حفظ میکنه و در اوج فلاکت ذره ای ترحم و احساس براشون نمیخره. فقط توجه کنید به وداع باشکوه مادر بزرگ در ساحل که فیلمساز نمیزاره بعد اون، تصویر دیگه ای ازش در ذهن ما شکل بگیره و در اوج باهاش وداع میکنه. یا رضایت مندی مادر فیلم (نوبویو) در آخرین حضورش جلوی دوربین وقتی ماجرای پدر و مادر واقعی شوتا رو بهش میگه و با این جمله که “من روزهای خوبی رو داشتم” با بقیه و مخاطب وداع میکنه.
باز هم کورئیدا به سبک همیشگی خودش خیلی آرام و با طُمانینه قصه رو روایت میکنه، شخصیت هاش رو که اینبار از قشر فقیر و حاشیه نشین هستن، دونه دونه پرداخت میکنه و با دوربین همیشه با وقار و متشخصش، حدود یک سال از زندگی این آدم ها رو بهمون نشون میده جوری که در عین غریبگی و خاص بودن این آدم ها و زندگی هاشون، در پایان فیلم نمیتونیم تنها رهاشون کنیم و در ذهن و دل ما به حیاتشون ادامه میدن.
در واقع کورئیدا اینبار هم در شخصیت پردازی، ایجاد شیمی قوی و صمیمیت در رابطه بین کاراکتر هاش، روایت گری و دوربین مشاهده گر، غیر قضاوت گر و همراه با علاقه نسبت به آدم هاش، بسیار موفق عمل میکنه و فضایی گرم، صمیمی و دوست داشتنی رو اینبار در اوج فلاکت و بدبختی، طوری میسازه که پیشنهاد غریب و متفاوتش درباره خانواده انتخابی یا غیرژنتیکی، توسط مخاطب درک، باور، تجربه و حس میشه.
مشکلات و نقاط ضعف فیلم دله دزدان فروشگاه Shoplifters 2018
بنظر میرسه که فیلم چند مشکل قابل بحث داره که نمیزاره به یک فیلم عالی و یا بهترین فیلم صنعتی کورئیدا بدل بشه. مشکل اصلی فیلم در یک سوم پایانی اتفاق میافته یعنی دقیقا از شروع نیم ساعت سوم، جایی که شوتا از فروشگاه فرار میکنه و از بالای پل خودش رو پرت میکنه.
منطق روایی و باورپذیری این اتفاق کمی برای مخاطب قصه سخته. اگر هدف شوتا صرفا دور نگه داشتن یوری از دزدی باشه که میشه گفت راه های دیگه ای هم هست برای این کار و اگر هدف لو دادن خانوادش باشه پس دلیل نداره تو بیمارستان نسبت به لو دادن خانوادش اینقدر مقاومت کنه.
اگر هم مطابق با سکانس های قبلی، هدفش برهم زدن این وضعیت با لو دادن خودش باشه که اگر خودش رو پرت هم نمیکرد، باز هم با صرف دستگیری به هدفش می رسید. اگر هم بخاطر شوک وارده در لحظه باشه و صرفا بخاطر گیر افتادن احتمالی یوری، که این برخلاف روند فیلمه چون شوتا کاملا عامدانه اون فرار رو انجام میده که انگار بهش فکر کرده از قبل. فارغ از دلیل این اتفاق، از اینجا به بعد کمی لحن فیلم دوپاره میشه.
از اینجا طرفداری فیلمساز از شخصیتهاش بعنوان شخصیت های انسانی و یک خانواده صمیمی، کمی با جرم های ارتکاب یافته توسط این خانواده (مثل قتل، دزدی، آدم ربایی و …) قاطی میشه و جایگاه پلیس و مددکار های اجتماعی با همه فریب ها و کتمان حقیقت هاشون برای بازجویی ها، باز هم زیاده از حد وِجهه منفی پیدا میکنه. پلیس به شوتا میگه خانوادت داشتن فرار میکردند، یک خانواده واقعی هیچوقت همچین کاری نمیکنه. اگر حرف پلیس کاملا غلطه پس دلیلی نداره که پدر در پایان فیلم بخاطر این قصد فرار از شوتا معذرت خواهی کنه.
یا پلیس به آکی (خواهره) میگه مادر بزرگت بخاطر پول نگهت میداشته. چرا آکی با این همه محبتی که دیده از مادر بزگش، باورش میشه و تحت تاثیر قرار میگیره؟! دلیل اینکه شوتا پدر گفتن رو میزاره دقیقا داخل اتوبوس و بعد از جدایی از پدر، کمی تصنعی بنظر میرسه. لااقل من نتونستم در طول این روایت دلیل حسی پیدا کنم که چرا به خود پدر نگفت و یا چرا حالا به ما مخاطب داره میگه. گرچه میشه توجیهات منطقی و فکری براش پیدا کرد اما از تصنعی بودن پرداخت حسیش کم نمیکنه.
مثلا اینکه پدر خانواده بخاطر اینکه زیاده روی میکرده در دزدی و یاد دادنش به بچهها و نیز مشارکتش در قتل، فیلمساز اونو سزاوار شنیدن واژه پدر نمیدونه گرچه ما این واژه رو از شوتا میشنویم که بدونیم شوتا بخشیده پدر رو و در واقع اونو پذیرفته بعنوان پدرش. یا مثلا مادر بخاطر زندگی که داشته و حس مادری که تجربه کرده، راضی و خرسند بنظر میرسه و حتی میپذیره اشتباهاتش رو و حقیقت رو هم به شوتا میگه اما بخاطر قتلی که انجام داده، باید تقاصش رو پس بده و حبس و تنهایی رو تحمل کنه.
شخصیت پردازی فلیم دله دزدان فروشگاه Shoplifters 2018
در مورد شخصیت پردازی و ساخت رابطه ها باید بگم که تقریبا عالی انجام میشه. شخصیت پدر خانواده، شوتا، مادر و مادر بزرگ عالی پرداخت شدند و رابطه های دوتایی هر یک از این کاراکتر ها باهم بخصوص رابطه پدر و شوتا و مادر و یوری به بهترین شکل ممکن در اومده.
اما در مورد همین رابطه مادرانه و حسیِ فوقالعادهای که فیلم میسازه، باز هم ایراد فیلم نامهای وجود داره که میتونه همراهی ذهنی مخاطب رو خدشه دار کنه و اونم اینه که مادره چرا همین حس مادرانگی رو که با یوری به شکلی زیبا تمرین کرده، قبلا با شوتا امتحانش نکرده؟!
برای این مورد هم میشه گفت مثلا شزایط سنی و روحیش الان میطلبه همچین حسی رو تجربه کنه ولی خب این سوالیه که در طی روایت به ذهن میاد و نمیشه کاریش کرد. تنها مشکل فیلم در بحث شخصیت پردازی مربوط به شخصیت آکی میشه که ما آخرش نمیفهمیم که چرا از خانوادش جدا شده، چرا خانوادش کاری نمیکنه برای پیدا کردنش و کلا شغلش، تجربه دوستی و علاقمند شدنش و حتی رابطش با مادر بزرگ داستان مشخص نیست. در واقع این کاراکتر اصلا در حد شخصیت پردازی و رابطه سازی های فیلم Shoplifters فروشگاه نیست.
یک مشکل دیگه (باز هم فیلمنامه ای اثر)، روشن نکردن دلیل این موضوع بود که این زوج چرا شوتا رو گرفتن؟ دزدیدنش یا مثلا جایی بوده که کمکش کردن؟ در کل دلیل این کارشون در فیلم مشخص نمیشه که حتما از ایراد ها و نقد های منفی فیلم بحساب میاد. یا اینکه شوهر قبلی اون خانم رو چرا کشتن؟ اگر دلیلها مشخص میشد، حتما همراهی ها به همدلی تبدیل میشد و ماندگاری آن نیز بیشتر برای مخاطب در ذهن میموند.
شفاف نشدن دلایل وقوع اتفاقات در فیلم ژاپنی Shoplifters 2018
یک مشکل اساسی دیگه که در همین راستای شفاف نشدن دلایل وقوع اتفاقات هست و همدلی خراب کنه، اینه که دلیل این حجم از فقر و نیاز این خانواده به دزدی به اندازه کافی پرداخته نمیشه. ما بخوبی درک و لمس نمیکنیم که چرا وقتی مرد، زن و خواهر کار میکنن و مادر بزرگ هم مستمری میگیره، اینها اینقدر نیازمند دزدی هستن.
نقد وارد بعدی به ریتم کند فیلم هستش. ریتم کند فیلم در نیمه اول و وجود برخی صحنههای اضافی در فیلم که نبودش میتونست زمان رو کمتر کنه و کلیت فیلم رو منسجمتر جلوه بده. مثلا صحنههای حضور آکی در اون کلوپ جنسی و رابطش با اون پسره که اصلا کمکی به پرداخت شخصیت آکی و روند کلی قصه نمیکنه.
یک نکته انحرافی دیگه اینکه، “کیرین کیکی” بازیگر بسیار توانمند و مادر بزرگ همیشگی فیلم های کورئیدا و بازیگر نقش مادر هانیکو در سریال قدیمی “داستان زندگی”، با اون سکانس بی نظیر ساحل و اون تشکر فراموش نشدنی و وداع باشکوهی که با فیلم داشت، بعد از این فیلم از دنیا رفت و این وداعش جاودانه و ماندنیتر شد.
با همه ایرادات بخصوص فیلمنامه ای که از فیلم ذکر کردیم و با تاکید دوباره روی این نکته که این فیلم بهترین فیلم کورئیدا نیست (لااقل “همچنان قدمزنان” و “خواهر کوچک ما” رو میشه یه سروگردن بالاتر دانست)، باز هم این فیلم رو جزو خوب های دهه ای که گذشت و لایق ستایش هایی که ازش شده، می دونیم و با خیالی آسودهتر نسبت به فیلمهای دیگه کورئیدا، میتونیم تماشای این فیلم رو به همه سینمادوستان توصیه کنیم.
نویسنده
احسان آریا
تریلر و تیزر تبلیغاتی فیلم دله دزدان فروشگاه
امیدواریم این مطلب براتون مفید واقع شده باشه
حتما در قسمت دیدگاه ، نظرات خودتون رو برای ما و مخاطبای ما کامنت کنید
همچنین می تونید این مطلب رو از طریق سرویس های اشتراک زیر برای دوستان خود ارسال کنید
پیشنهاد ویژه ما به شما استفاده از خدمات شرکت فیلمسازی کاتشو از قبیل ساخت انیمیشن سه بعدی و دو بعدی شامل ساخت موشن گرافیک ، عکاسی مراسم ، همایش و رویداد ، ساخت تیزر تبلیغاتی ، طراحی بیلبورد و پوستر ، ساخت فیلم صنعتی ، طراحی انواع سایت ، ساخت فیلم مستند ، عکاسی مدلینگ ، صنعتی و تبلیغاتی ، ساخت کلیپ اینستاگرام برای انواع پیج های شرکتی و فروشگاهی و ساخت فیلم مراسم برای عروسی ، تولد ، فارغ التحصیلی و … اشاره کرد.
نقد فیلم دله دزدان فروشگاه تو این مقاله خیلی کامل و مفید بود
از دیدن فیلم خیلی خیلی لذت بردم و از خوندن نقدش هم همینطور
ممنون از شما بابت نقد خوبتون
چقدر این فیلم تاثیر گذار و خوبه به راحتی باهاش همراه میشی و خودتو بخشی از داستان و خانواده میبینی. دزدهای فروشگاه یکی از بهترین فیلم های چند سال اخیره که دیدم و درسهای زیادی هم ازش گرفتم. مرسی از نقد خوبتون
چرا آخه زور الکی میزنین
پارازیت یا همون انگل خیلی خیلی از این فیلم بهترو سر تره
چیه این فیلم سراسر خسته کننده ست
فهم فیلم های ساده ای مثل shoplifter درک انسانی و درست از سینما می خواد که امثال شما هایی که بدنبال تبلیغات و فیلم های پر ادا و اطوار امروزی هستید بویی ازش نمی برید
کاملا سلیقه ست این قضیه مبینا خانم. دوست داشتن ما میشه خسته کنندگی شما و دوست داشتن شما خسته کننده ما