مواردی که در فیلم سالی مورد بررسی قرار می دهیم :
- مقدمه ای بر خلاصه داستان فیلم
- بررسی جنبه های سیاسی کلان روایت داستان
- تعریف پروپاندا و روش های اجرایی در فرم
- تحلیل ساختاری فیلم کلینت ایستوود
- روایت جزئیات مستند حادثه ژانویه 2009
- مشاهده تریلر فیلم Sully 2016 (در انتهای مقاله)
اطلاعات و خلاصه داستان فیلم سالی Sully 2016
سالی عنوان فیلمی است به کارگردانی کلینت ایستوود و بازیگری یکی از چهارمین بازیگران پول ساز امریکا، تام هنکس. فیلم محصول سال 2016 است که به بازسازی واقعه ای می پردازد که در سال 2009 به وقوع پیوسته است.
هواپیمایی در دقایق ابتدایی پرواز خود، با برخورد گروهی پرنده هر دو موتور خود را از دست داده و خلبان آن برای نجات جان 154 نفر مسافر خود، در رودخانه هادسون فرود آمده و با کمک نیروهای امداد و نجات ظرف 24 دقیقه عملیات نجات انجام شده و او لقب قهرمان می گیرد. اما نیروهای امنیتی نظر دیگری دارند و در پروسه بازجویی هایی سخت، صحت تصمیم کاپیتان “سالی” مشخص شده و او به واقع یک قهرمان ملی قلمداد می شود.
یادداشتی درباره فیلم سالی محصول 2016
همه ی ماجراهای فیلم سالی در فضایی آرام و بدور از تنش و هیجان که لازمه چنین اتفاقاتی ست رخ داده و همین مسئله ما را به سمت فرمی از تبلیغات پنهان در سینما هدایت می کند. در اینجا باید توضیح داد:” که تبلیغات پنهان و نامحسوس عبارت است از جایگذاری انواع محصولات، مکان ها و خدمات در بخش هایی از فیلم های سینمایی، شبکه های خبری، برنامه های تلویزیونی و سایر رسانه ها.”
به این تعریف در تبلیغات پنهان که صرفا حول محور کالا و خدمات است باید، تبلیغ و انتقال اهداف سیاسی و بعضا اجتماعی را نیز اضافه کرد. در نگاه اول تشخیص و ردیابی تبلیغات پنهان سیاسی تا حدودی مشکل است ولی با کمی تامل و دقت در فیلم های سینمایی به خصوص سینمای هالیوود می توان رد پای گروه ها، جناح ها، احزاب و نظام های سیاسی را یافت.
نقد و بررسی Sully 2016 : بررسی جنبه های سیاسی پشت فیلم سالی
برای دستیابی به چنین هدفی، سینما احتیاج به یک مهندسی دقیق بعد تعیین خط مشی های کلان سیاسی توسط سردمداران حکومتی و یا سیاسی دارد. سپس آن خطوط به جریانات یا گروه های هنری وابسته، هدایت و در نهایت پس از انتخاب گروه، سر فصل های تعیین شده برای تبدیل به یک اثر هنری از تمامی ظرفیت های تجربه شده در اصول و فنون سیاسی بهره خواهد برد. آنهم توسط بهترینهای درگیر در خلق یک اثر هنری.
در مورد فیلم خاص، یعنی فیلم سالی ساخته ی ایستوودِ کماکان با صلابت که در پوستر فیلم با عنوان ترجمه شده “پروازی که به گل نشست” تعریف می شود، باید از تعریفی در علم سیاست با عنوان پروپاگاندا نام برد. “پروپاگاندا، گونه ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می شود. لازم به توضیح مجدد است که تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع دلخواه مبلغ سیاسی است.
واکاوی فیلم سالی sully 2016 : پروپاگاندا و روش های اجرایی در فرم
پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلی ترین معنای خود، دادن اطلاعات، با هدف نفوذ بر مخاطب است.” برای تحقق این هدفی که پروپاگاندا دارد، در اغلب اوقات واقعیت به صورت گزینشی بیان و بازنمایی می شود. کاری که به نظر می رسد در فیلم سالی هم اتفاق افتاده و آرامش حاکم بر فضای فیلم صنعتی با هدف تسلط کامل بر اوضاع توسط خلبان، کمک خلبان، خدمه پرواز، نیروهای امدادی و حتی خود مسافران کاملا گزینشی بوده و در تلاش است تا از این کشور، مدینه فاضله ای را از کشور خود در مقایسه با سایر کشورها در ذهن مخاطب شکل دهد.
پروپاگاندا دارای حدودا یازده روش اجرایی است از قبیل” برچسب زدن، شعارهای فریبنده، حمله شخصی، تکرار، توسل به مرجع، توسل به ترس، توسل به اکثریت، دروغ بزرگ، سیاه و سفید نمایی، شرطی سازی و حقیقت گزینشی که در این فیلم، همانطور که گفته شد، از این روش آخر با هدف گفتن پیام تبلیغاتی در ضمن حقایق گزینش شده، به شکلی که مخاطب متوجه نشود که مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفته است، استفاده شده است.
در جهت تکمیل این ماجرا سازندگان این اثر از پروماگاندای سفید که یکی از سه نوع پروماگانداست، نیز بهره برده اند. در این نوع پروپاگاندا منبع کاملا مشخص و معین است و پیام به گونه ای ارائه می شود که از دقت بالای اطلاعات برخوردار باشد. این نوع پروپاگاندا، نوعی ارتباط دوستانه برخوردار می کند و به همین دلیل هم فیلم در آرامش و لبخند شروع، ادامه و پایان می یابد.
تحلیل ساختاری فیلم سالی – بررسی سینمای کلینت ایستوود
بنظر می رسد فیلم سالی کلینت ایستوود طبق روال آثار اخیر این کارگردان در ژانر ملودرام اجتماعی قرار دارد. ژانری که در راستای اهداف سطحی نه عمیق و ارزشمند در راستای سوالات مهم زیستی گام بر می دارد. ولی در بهترین شکل ممکنه.
مثل دکوپاژ کلاسیک و خوش ریتم، فیلم برداری کاملا آرام و بدور از تنش علی الرغم اینکه دوربین در اکثریت مواقع بر روی استدی کم بوده و حس بسیار ملایمی از دوربین بر دوش را تداعی می کند. تدوین بسیار درست و منطقی و در خدمت ساختار و سبک اجرایی کارگردان، بازی های دقیق و بدون کمترین نقص، کارگردانی روایی و فیلمنامه ای در خور توجه با قهرمان پروری مناسب.
ایستوود کاملا هوشمندانه داستان را روی بازسازی دقیق و مو به مو از حادثه و متعاقبا بررسی های هیئت ایمنی حمل ونقل ملی متمرکز کرده است. “سالی” از مدارک موجود بهترین استفاده را کرده. همچنین برای سینمایی تر کردن حادثه، سعی کرده است به بار درام آن اضافه کند.
جزئیات مستند پرواز ژانویه 2009 به هدایت کاپیتان چسلی سالنبرگر
در پانزدهم ژانویه ٢٠٠٩ کاپیتان چسلی سالنبرگر (که همکارانش او را سالی میخوانند) و افسری به نام جفری اسکایلز قرار است پرواز شماره ١٥٤٩ را از فرودگاه لاگاردیا تا فرودگاه بینالمللی شارلوت داگلاس هدایت کنند. طبق مستندات و مشاهدات عینی حادثه سه دقیقه پس از بلندشدن از زمین، هواپیمای ایرباس به دستهای از پرندگان مهاجر برخورد کرده و هر دو موتورش آسیب میبینند.
سالی که خلبان اصلی پرواز است، به دلیل اینکه موتورهای هواپیما از کار افتاده و در آن نزدیکیها هم فرودگاهی برای فرود اضطراری وجود ندارد، تصمیم میگیرد در رودخانه هادسن فرود آید. فرود موفقیتآمیز است؛ بدون حتی یک مصدوم و این باعث میشود نشریات و رسانهها با سالی بسان یک قهرمان برخورد کنند.
با پیدا شدن جعبه سیاه هواپیما و روشن شدن این موضوع که زمان فرود اضطراری، موتور سمت چپ هواپیما سالم بوده، مرکز ملی امنیت حمل و نقل را به ماجرا مشکوک و وارد داستان میکند. به گفته کارشناسان این مرکز، سالی میتوانسته هواپیما را با آن یک موتور به فرودگاه برساند.
وقتی یک برنامه شبیه ساز کامپیوتری به این نتیجه میرسد که حتی بدون موتور نیز هواپیمای سالی توان این را داشته که فرود امنی در فرودگاه مبدأ داشته باشد، شرایط برای سالی دشوارتر میشود. سالی اما هنوز اصرار دارد که او به دلیل از کارافتادن هر دو موتورش تصمیم به فرود اضطراری گرفته و زمان، سرعت و شرایط مناسب برای فرود در هیچ فرودگاهی را نداشته.
سالی متوجه میشود که مرکز ملی امنیت حملونقل تصمیم دارد دلیل حادثه را خطای خلبان اعلام کند که این میتواند تأثیر مخربی بر آینده کاری او داشته باشد. سالی و شماری از همکارانش به مبارزه با مرکز ملی پرداخته و عنوان میکنند شبیهساز نمیتواند معیار مناسبی در چنین مواردی باشد. فیلم روند این تلاشها را روایت میکند تا درنهایت حکم به بیگناهی سالی و همکارش داده میشود.
یک یادآوری که خالی از لطف نیست!!
کاپیتان چسلی سالنبرگر فیلم کلینت ایستوود سرانجام تشویق شد، مدال گرفت و قهرمان مردم نیویورک و آمریکا ماند… جالب است چند سال پیش در همین روزها، خلبان ماهر و نترس دیگری در سرزمین من هواپیمای دارای نقص فنی را بدون بازشدن چرخ هایش در فرودگاه مهرآباد تهران سالم به زمین نشاند و جان ۱۱۶ نفر را نجات داد… تشویق شد و مدال گرفت… اما یک سال بعد، باز در همین روزها، به جرم «ناامن جلوهدادن ناوگان هواپیمایی ایران» زودتر از موعد بازنشسته شد… و اینبار سروکلهی عدالت پیدا نشد که نشد که نشد… البته او هم قهرمان بیسروصدای مردمش میماند.
استودیو فیلمسازی کاتشو
- ساخت تیزر تبلیغاتی
- ساخت موشن گرافیک
- ساخت فیلم صنعتی
- ساخت فیلم مستند
- خدمات ویدیو مارکتینگ
- ساخت فیلم مراسم
تریلر و تیزر تبلیغاتی فیلم سالی 2016
امیدواریم این مطلب براتون مفید واقع شده باشه
حتما در قسمت دیدگاه ، نظرات خودتون رو برای ما و مخاطبای ما کامنت کنید
همچنین می تونید این مطلب رو از طریق سرویس های اشتراک زیر برای دوستان خود ارسال کنید
دلم فیلم خوب از تام هنکس میخواد مثل فارست گامپ مثل دور افتاده مثل نجات سرباز رایان
واقا دیگه مثل اون فیلما نمیاد این فیلمم ضعیف بود
فیلمش بد نبود اما خوبم نبود، تو نقد فیلم سالی به نکته های جالبی اشاره کردین این سبک فیلم ها همیشه یک جنبه سیاسی پشتش هست که من زیاد دوست ندارم.
از بهترینای ژانر خودشه
به علاقه مندان توصیه میکنم اگه خوششون اومد حتما 3 فیلم زیر رو ببینن
Lone Survivor
Deepwater Horizon
Patriots Day
تام هنکس همیشه دوست داشتنیه
مثل خود کلینت ایستوود
ولی در کل این فیلمشون ضعیف بود به نظرم