مطب دکتر کالیگاری و تجربه اکسپرسیونیسم در سینما

اکسپرسیونیسم

مواردی که در مفهوم اکسپرسیونیسم و فیلم مطب دکتر کالیگاری مورد نقد و تحلیل قرار می دهیم :

  • بستر اکسپرسیونیسم در هنر مدرن
  • ایده ساخت فیلم مطب دکتر کالیگاری
  • تحلیل فیلم مطب دکتر کالیگاری بر اساس فرم اکسپرسیونیسم
  • بررسی پیرنگ غیر خطی داستان
  • کاراکتر دکتر کالیگاری یا ضدقهرمان ذهنی فرانسیس
  • مطب دکتر کالیگری نسخه قدیمی از جزیره شاتر مارتین اسکورسیزی
  • مشاهده تریلر فیلم The Cabinet of Dr. Caligari (در انتهای مقاله)
  • ثبت کامنت و مشاهده نظر سایر دوستان (در انتهای مقاله)

ساخت تیزر تبلیغاتی


“هنرمندان دوره های مختلف، اشیا را متفاوت می بینند. دید آنها فقط به شخصیت هر کدامشان مربوط نیست، بلکه به دانش آنان و دانش زمانشان درباره چیزها نیز مربوط است. این اقتضای زمان ماست، که چیزها را در روند تحولشان ببینیم؛ چون چیزهایی که تغییر می کنند و از دیگر چیزها و روندها اثر می پذیرند. این طرز فکر را همانقدر در علم امروز باز میابیم که در هنر امروز”

برتولت برشت

بستر اکسپرسیونیسم در هنر مدرن

تاریخ هنر، تاریخ ورق پاره های پرشور آفرینش های انسان است، انقلاب هایی پی در پی و بنیادین برای یافتن یک چیز و آن یک چیز را آرنولد هاوزر مدتها پیش گفت: ” آزادی” نبردی رمانتیک و انسانی برای نجات هنر، تا زبان اصیل و بدوی خویش را بازیابد.

هر عصری واجد خصیصه هایی قابل شناخت برای آزادی هنر است، هنرمند آگاه آن خصیصه ها را شناسایی می کند و در پی بیان و ابراز حقایق اصیل می کوشد. این حقایق که طبق نیاز هر عصر چهره عوض کرده و مفاهیم دگرگون شده را شامل می شود الزاما توسط جامعه پذیرفتنی نبوده و تقلای بسیار میطلبد.

دکتر کالیگاری - بستر اکسپرسیونیسم در هنر مدرن

تحول هنر از کلاسیک تا مدرن

اگر به هنر نقاشی بسنده کنیم، تا اواخر قرن 19 تحولات زیادی را پشت سر گذاشت، از کلاسیسیم یونانی و معیارهای ایده آلیستی گرفته تا رمانتیسم آلمانی و ناتورالیسم همگی نمایانگر جستجویست باشکوه برای یافتن نگرشی نو و کاربردی از هستی تا به ارتباطی سازگار و آموزشی با مخاطب بیانجامد.

عصر مدرن بر خلاف عصر کلاسیک به دنبال آموزش و القای معیارهای ایده آل زیبایی شناسی نبوده و در این زمینه کاملا بی ادعاست. هنر مدرن در نقاشی در راه بازیابی اصالت بدوی نگرش انسان نسبت به هستی است و این نگرش رابطه مستقیمی با ناخودآگاه آدمی دارد.

در پی پیشرفت آموزه های علمی روانشناسی و به ویژه روانکاوی فروید مفاهیم ناخودآگاه و هویت فردی و جمعی بشر تحت مطالعه قرار گرفت و به هنر مدرن هم رسوخ کرد. نقاشان دست به تجارب شگرفی در نمایش واقعیات ناخودآگاه انسان زدند.

ناخودآگاهی که طبیعت و جهان پیرامون را جور دیگری میدید و معنای دیگری داشت، هرچند که هایدگر و نیچه نسبت به توانایی انسان در یافتن حقیقت تردید داشتند اما علم روانکاوی ثابت کرد میشود به تکههایی ارزشمند از حقایق دست یافت که ریشه در گذشته های دور دارد.

زمان زیادی باید سپری میشد تا انسان مدرن به هنر بدوی و هنر نخستین عادت کند و آن را در زندگی بازیابد آفرینشی متناقض با وجه مدرنیسم که باید به سازگاری میرسید. در عصر پسامدرنی امروز، هنر به درک ناشناخته ها میرود تا هر تکه ای از حقیقت صرف را بیابد و جسورانه در بیان آن بکوشد.

مطب دکتر کالیگاری - تحول هنر از کلاسیک تا مدرن

اکسپرسیونیسم و قدرت ظهور احساسات

بازگردیم به آغاز عصر مدرن در هنر نقاشی برای مثال جنبش امپرسیونیسم در نیمه دوم قرن نوزدهم در فرانسه ظهور کرد، و با ظهور خود درخشش نور و رنگ را در نقاشی به زبانی غالب تبدیل کرد. به تدریج در اوایل قرن بیستم با تحولی که در ضربات شکسته و کوتاه قلمو ایجاد کردند و فرم را دگرگون کردند مقدمه شد بر اکسپرسیونیسم.

این جنبش اخیر که موضوع بحث این مقاله است ابتدا در ادبیات آلمان ریشه داشت و سپس به نقاشی نفوذ کرد این جنبش برخلاف امپرسیونیسم، از دل مفاهیم مدرن و نوین زاده شد تا انسان جسارت بیان داشته باشد بیان هیجانات درونی مثل ترس، عشق و…. مانیفست این جنبش بر مضامینی مثل سرخوردگی و رنج درونی بشری تاکید داشت.

فروید و مفاهیم ناخودآگاه تاثیر زیادی بر این جنبش گذاشت، در دل بوم نقاشی دیگر هیچ چیزی سرکوب نمیشد همه احساسات قدرت ظهور یافت و از عمق جان آدمی، در رنگ و حرکات قلمو مستحیل شد. از اشتراوس و واگنر در موسیقی، نیچه در فلسفه و داستایوفسکی در ادبیات الهام و تاثیر گرفتند.

رشد این جنبش در دوره جنگ جهانی اول رخ داد و هنرمندان و رهبرانی مثل ادوارد مونش، کرشنر، امیل نولده، بیکن و…بودند. همچنین این سبک اعتراضی بود بر توهم ناسیونالیسم آلمان قرن 20 چراکه اکسپرسیونیست ها به دنبال نمایش پایانی بودند بر تمام ارزشهای پوشالی که جامعه در آن درست و پا میزد. به باور آنان اگر احساسات سیاه و پوچ است نقاشی هم باید حس ناامیدی را القا کند تا تاثیرش را بر مخاطب بگذارد و بر تلنگر هنرمند پاسخ دهد که از ناخودآگاه مخاطب سر برمیآورد.

دکتر کالیگاری - اکسپرسیونیسم و قدرت ظهور احساسات

اکسپرسیونیسم در سینما

این جنبش به عنوان سبکی قدرتمند در ادبیات و نقاشی میرفت تا جای خود را در هنر هفتم یعنی سینما بیابد. آلمان پس از جنگ جهانی اول وضعیتی آشفته هم به لحاظ سیاسی هم اجتماعی داشت. جامعه ای تحقیر شده و آشوب زده بود که بار عهدنامه ورسای را به دوش می کشید و رفته رفته نیرویی ناسیونالیستی و مخرب رو به رشد بود.

سینمای آلمان هم رو به سقوط بود، و نمیتوانست با محصولات دیگر سینمای اروپا و آمریکا رقابت کند. پس از آثار نسبتا موفق شرکت سینمایی یوفا، در سال 1919 شرکت دکلاسکوپ ساخت فیلمنامه ای نوشته کارل مایر و هانس یانوویتس را به عهده گرفت، پس از مطالعه و بررسی فیلمنامه که از جهاتی خاص و در قالبی روانشناختی نوشته شده بود، به توصیه طراحان شرکت، تصمیم بر این شد فیلم به سبک اکسپرسیونیستی ساخته شود.

در سال 1920 این فیلم با عنوان” مطب دکتر کالیگاری ” در برلین روی پرده رفت و فروش و استقبال موفقیت آمیزی داشت. پس از آلمان در آمریکا به نمایش درآمد و نظر سینماگران حرفه ای هالیوود را به خود جلب کرد.

بعد از این رفته رفته هنر هفتم محلی برای کارگردانان آوانگارد تبدیل شد که میتوانستند مولف سینمای شخصی خود باشند و در این راستا بر روی اثر گذاری بیشتر بر مخاطبان هدف گذاری میکردند. در این مقاله نسبت به مجال اندک و محدودیتی که داریم به بررسی مختصر المان های اکسپرسیونیسم در اولین اثر سینمایی این سبک یعنی فیلم مطب دکتر کالیگاری میپردازیم.

اکسپرسیونیسم در سینما

ایده ساخت فیلم مطب دکتر کالیگاری

کارل مایر و هانز یانوویتس دو نویسنده نسبتا تازه کار، هر دو به عنوان نویسندگان صلح جو و ضد جنگ بر این باور بودند که میتوان با ساخت فیلمی ارزشمند مروج این آرمان بود و بر تغییر جو جنگ زده و نظامی جامعه آن روز کمک کرد. تجارب شخصی زیادی در زمینه ترس و دلهره داشتند که همگی ناشی از فضای ناامن جامعه بود تصمیم گرفتند تا فیلمی ترسناک بسازند، نام فیلمنامه ای که نوشتند را ” کالیگاری ” گذاشتند که از روی کتابی که کارل مایر خوانده بود گرفته شد.

فیلمنامه با تلاش زیاد از سوی نویسندگان توسط شرکت اریش پومر تایید شد و به پیشنهاد طراحان در سبک اکسپرسیونیستی ساخته شد. فیلم مطب دکتر کالیگاری به عنوان نخستین فیلم این جنبش موفقیت زیادی را به دست آورد، ساخت تجربی فیلم و نبود هیچ گونه پیش زمینه ای برای نوع روایت داستان، آن را به اثری بی نظیر در نوع خود تبدیل کرد.

در زبان آلمانی Cabinet به معنای اتاق کوچک است ولی به دلیل درون مایه فیلم در ایران این فیلم با عنوان ” مطب دکتر کالیگاری” شهرت دارد. تیتراژ فیلم مطب دکتر کالیگاری شامل تصاویر اکسپرسیونیستی با نوشتارهایی با خطوط کج و معوج است و با به کارگیری رنگ های آبی و سبز تیره و موسیقی دلهره آور جوزپه بچه فضایی را برای مخاطب آماده سازی می کند که شاید پیش از آن تجربه نکرده بود.

فیلم به شش پرده تقسیم شده و در پرده اول فرانسیس شخصیت اصلی فیلم مطب دکتر کالیگاری، همراه با پیرمردی در فضای باغ و پاییزی روی نیمکت نشسته اند و با هم در گفت و گو هستند، زنی سفیدپوش و پریشان حال از مقابلشان عبور میکند.

فرانسیس به زن نگاه میکند و به پیرمرد میگوید که ” آن زن نامزدش است” فرانسیس داستانی را روایت میکند و در هر تعریف نمایی سوبژکتیو از فضایی که فرانسیس در حال توصیف آن است شکل میگیرد و رفته رفته با روایت فرانسیس به ذهن و گذشته ای که نقل میکند وارد میشویم و از سکانس اول فاصله میگیریم.

فیلم The Cabinet of Dr. Caligari

تحلیل فیلم مطب دکتر کالیگاری بر اساس فرم اکسپرسیونیسم

سکانس اول فیلم مطب دکتر کالیگاری به رنگ زرد و قهوه ای کم رنگ بود که بیشتر به فضای ناشناخته اش معنا میبخشید، هر نما گویی که نقاشی مستقل است که حس و حال درونی ابژه را نمایش می دهد.

نقاشی خیابان اثر ارنست کرشنر در سال 1907 به این فضا و سکانس و آدم هایش شباهت زیادی دارد. همچنین تصویر کلی که از فضای شهر یا روستا ارائه میدهد که داستان در آن رخ میدهد نیز به اثر دیگری از کرشنر به نام بازار با برجهای سرخ شباهت فرمی دارد. گریم ها اغراق شده و حرکات بازیگران تئاتری و کلاسیک و کاملا ژست گونه است.

عکس العملها و برخی حرکات زبان بدن به قدری طولانی و غلو شده مینماید که گویی مقابل نقاش در حال ژست گرفتن هستند. سکانس بعدی آغاز کامل روایت سوبژکتیو راوی ست که داستانی را از گذشته نقل میکند.

میزانسن و فضای خلق شده به شدت خیالی و وهم انگیز است، به جز آدمها همه اجزای فیلم غیررئالیستی می نماید و اتفاقات ذهنی راوی و جهان قهرمان را طوری که میخواهد می بینیم و باور می کنیم. رنگ ذهنیات قهرمان همان زرد تیره است و موسیقی که تاثیر خود را به همراه دارد.

دکتر کالیگاری از سوی راوی معرفی میشود، گریم بازیگر مخوف و مرموز و حرکاتش به شدت سوال برانگیز است. مردی است نسبتا فربه و با کلاه و شنلی که یادآور شخصیت های شعبده باز است و عینک گِرد به چشم دارد در یک دستش عصا و دست دیگرش کتاب و دفتر حمل میکند و با لرزش اغراق آمیز بدنش حرکت می کند.

طبق گزارشی که خود فیلم مطب دکتر کالیگاری در ابتدای تیتراژ ارائه میدهد داستان فیلم بازسازی افسانه ای مربوط به قرن یازدهم است که در آن راهبی با نیرنگی ذهن خوابگردی را به گونه ای عجیب و رمزآلود تحت نفوذ خود درمیاورد. داستان فیلم مطب دکتر کالیگاری هم به اواسط قرن 18 مربوط است.

سبک اکسپرسیونیسم - تحلیل فیلم مطب دکتر کالیگاری بر اساس فرم اکسپرسیونیسم

تحلیل سکانس های مهم فیلم مطب دکتر کالیگاری

در سکانس بعدی فرانسیس درباره دوستش الن صحبت میکند که در اتاقی با صندلی عجیب که قسمتی از قاب را اشغال کرده و جای خالی مردی را جلوه میدهد که قدم زنان در حال مطالعه و تفکر است. فضای اتاق، یادآور اتاق شخصی ون گوگ است که در قالب سبک اکسپرسیون با خطوط خشن و شکسته و رنگ آمیزی تیره و حزن آور دوباره ترسیم شده. آثاری از تابش نور در کف اتاق نزدیک پنجره دیده می شود ولی نور تاثیری در فضا ندارد.

تاریکی و تیرگی ترکیب غالب بر نور است، شخصیت الن برگۀ فراخوانی را برای حضور در نمایشگاه سالانه دریافت می کند و به نزد فرانسیس میرود و او را با خود به نمایشگاه میبرد. اولین تصویر از فرانسیس را در گذشته ذهنی خود میبینیم که پریشان حال در اتاقش نشسته و در فکر فرو رفته است. وضعیتش آشفته است و سادگی و سرخوشی الن را ندارد.

فرم توصیف از خود در گذشته بیمارگونه و نگران کننده است. در جایی دیگر دکتر کالیگاری را میبینیم که به نزد منشی فرماندار میرود تا مجوز نمایش یک خوابگرد را از او دریافت کند تا در نمایشگاه سالانه به عموم عرضه کند. در سکانس بعدی نمایی کاریکاتوری از نمایشگاه یا سیرک سالانه را میبینیم.

مردم در حال رفت وآمد و سرخوش و خوشحال اند، دکتر کالیگاری از سمت راست وارد قاب میشود، به اطراف نگاه میکند، مدتی بعد از سکوی نمایش بالا میرود و توجه مردم را به خود جلب میکند. نقاشی بزرگی در دست دارد و آن را به همه نشان میدهد، نقاشی، تصویر مردی است که شبه وار ترسیم شده و یادآور سبک اکسپرسیونیسم است. به تماشاگران اعلام میکند که در اینجا میتوانند برای اولین بار سزار خوابگرد را ببینند.

فیلم دکتر کالیگاری - تحلیل سکانس های مهم فیلم مطب دکتر کالیگاری

بررسی پیرنگ غیر خطی داستان فیلم مطب دکتر کالیگاری

پرده اول فیلم مطب دکتر کالیگاری با این سکانس پایان میابد، و ما همچنان در ذهن فرانسیس داستان را مرور میکنیم. در پرده اول شاهد المانهای ظاهری تاثیر اکسپرسیونیسم بودیم که در میزانسن و طراحی صحنه خیره کننده فیلم مطب دکتر کالیگاری جلوه گر شده بود و گویی در درون نمایشی تئاتری و شگفت آور در نوسانیم، نوع روایت داستان برای غیرخطی بودن خود انقلابی در دهه 20 سینماست.

تا اینجا با خاطراتی صرف مواجه نیستیم که توسط ذهنی متوهم بازگو میشود. داستانی مستقل را میبینیم که در گذشته رخ داده و الزاما قهرمان یا راوی شاهد همه اتفاقات نیست.

کاراکتر اصلی و صاحب نفوذ بر رویدادهای بعدی دکتر کالیگاریست که راوی متاثر از اوست و ما رفته رفته از ذهنیت ابژه یا راوی خارج میشنویم و نسبت به دکتر کالیگاری به شناختی مستقل میرسیم ولی هنوز به شناخت از قهرمان اصلی یا راوی نرسیده ایم. بذر آشنایی زدایی از قهرمان و ضدقهرمان کلاسیک در بستر فیلم مطب دکتر کالیگاری پاشیده می شود و پرده دوم آغاز میشود.

بررسی پیرنگ غیر خطی داستان فیلم مطب دکتر کالیگاری

قتل در شب برگزاری نمایشگاه سالانه در فیلم مطب دکتر کالیگاری

قتلی در شب برگزاری نمایشگاه سالانه رخ داده و متوجه میشویم فرد کشته شده منشی فرماندار بوده که با چاقو به قتل رسیده است. میزانسن خانه مقتول نیمه تاریک است و خطوط شکسته در و پنجره بیشتر شده و نمایی از ترس و وحشت القا میکند. در سکانس دوم همین پرده فرانسیس و الن به نمایشگاه رسیده اند و سرحال اند.

واکنش های فرانسیس به مسائل، ظاهری هیستریک دارد و از همان ابتدا درمیابیم که نسبت به الن برخورد طبیعی ندارد. در محل نمایش دکتر کالیگاری، او مردم را به داخل چادرش دعوت میکند تا سزار را که به گفته خود 23 سال است خوابیده، بیدارش کند. نورپردازی در این سکانس خیره کننده است و روانشناسانه عمل میکند.

برای اولین بار نمایی مدیوم و نزدیک از دکتر کالیگاری میبینیم که نور از پایین به صورتش تابیده و چهره اش را در لابلای سایه روشنهای گریم مخوف تر کرده.در اینجا کالیگاری سزار را بیدار کرده و تعجب همگان را برمی انگیزد. فرانسیس و الن برای اولین بار با دکتر کالیگاری مواجه میشوند.

اکسپرسیونیسم - قتل در شب برگزاری نمایشگاه سالانه در فیلم مطب دکتر کالیگاری

در سکانس بعدی رنگ تصویر برای نمایش شب، آبی شده که باز هم نوآوری غافلگیرانه ای در سینما محسوب میشود. فضای کوچه و خیابان نیمه روشن است و مردم در سایه ها در حرکت اند، این شگرد نو، در شبهای مرموز سینمای جنایی ژانر نوآر خود را متجلی کرد.

همان شب دختری را در خیابان ملاقات میکنند و او را تا خانه همراهی می کنند، جرقه ای از مثلث عشقی شکل می گیرد و تاثیر آثار داستایوفسکی و جوانان ناکامش دیده میشود. پرده دوم با مرگ الن به پایان میرسد، صحنه انجام قتل در شب رخ میدهد و فقط سایه ای از کشته شدن آلن توسط قاتل را می بینیم، سکانسی که مشابه اش را در فیلم روانی هیچکاک دیده ایم.

اکسپرسیونیسم - سکانس های مهم فیلم مطب دکتر کالیگاری

سبک اکسپرسیونیسم و تاثیر گذاری فیلم مطب دکتر کالیگاری

سایه قاتل بزرگتر و غالب تر از مقتول است و هر تقلایش برای زنده ماندن بیهوده مینماید. در پرده سوم فرانسیس از مرگ دوستش باخبر شده و آن را به پلیس گزارش میدهد. فرانسیس به خوابگرد که پیشگویی کرده بود الن در سپیده دم فردا می میرد مشکوک شده و به عنوان پروتاگونیست دلیلی بر انجام واکنشهای بعدی خود بر ضد آنتاگونیست میابد.

تا بدین جا سبک اکسپرسیونیسم کمک کرده تا با القای ظاهری اعجاب انگیز و مخوف داستانی جنایی و ترسناک را بیان کند تا بر مخاطب تاثیری عمیق بگذارد. پس از تحقیقات پلیس محل، معمای قتل ها همچنان حل نشده باقی مانده و پلیس مدرکی علیه دکتر کالیگاری به دست نمی آورد. فرانسیس تردیدش نسبت به او از بین نرفته و شبانه خانۀ دکتر کالیگاری را زیر نظر می گیرد.

سبک اکسپرسیونیسم و تاثیر گذاری فیلم مطب دکتر کالیگاری

رنگ مهمترین ابزار بیانی سبک اکسپرسیونیسم در فیلم مطب دکتر کالیگاری

همزمان در جایی دیگر سزار را میبینیم که به خانه نامزد فرانسیس می رود و سعی در کشتن او دارد، اما موفق نمی شود پس او را می رباید و در راه فرار ولش میکند. در سکانس بعد دختر به هوش آمده و نام سزار را فریاد می زند که سعی داشت او را بکشد اما فرانسیس تاکید دارد که سزار تمام شب در تابوتش خواب بوده، فرانسیس رفته رفته از اتفاقات شوکه شده و معادله ای گیج کننده مقابل خود می بیند. پرده سوم پایان میابد.

همزمان به نقطه اوج داستان رسیده ایم. از پرده بعد معما هرچه هست باید رو به حل شدن برود و گره داستان گشوده شود، مانیفست اکسپرسیونیسم همچون الگویی محکم و استوار در ترکیب بندی کلی و در جزئیات میزانسن حضور دارد و در بیانی سرراست و موثر از مفاهیمی مانند ترس، توهم و رویا موفق و قائم به ذات عمل میکند.

رنگ به عنوان مهمترین ابزار بیانی سبک اکسپرسیونیسم و در عین حال روانکاوانه و فعال، اولین بار حضوری کاربردی در سینما پیدا میکند و هدفی روانشناسانه و درونی را بیان میدارد. شب و روز احساس میشود و تفکیک پذیر و از همین رنگ میتوان به جهان خیال و واقعیت مرزی گذاشت.

حس یکنواختی تصویر را از مخاطب سلب میکند و تاثیر بصری را به ناخودآگاه منتقل میکند. در پرده پنج فرانسیس درمیابد که دکتر کالیگاری مدیر یک تیمارستان است و کسی از کارکنان از هویت واقعی او و نامش اطلاعی ندارد، فرانسیس سعی در افشای واقعیت دارد پس همراه با کارکنان موفق میشود مدارک و دفتر خاطرات دکتر کالیگاری را مطالعه کند.

در سکانس خواندن خاطرات اولین فلاشبک در فلاش بک رخ می دهد، که نشان میدهد چگونه دکتر کالیگاری برای نخستین بار با بیمار خوابگرد؛ سزار آشنا شده و از بیماری او در جهت اهداف خود سوءاستفاده کرده است.

دکتر کالیگاری - رنگ مهمترین ابزار بیانی سبک اکسپرسیونیسم در فیلم مطب دکتر کالیگاری

کاراکتر دکتر کالیگاری یا ضدقهرمان ذهنی فرانسیس

از خاطرات دکتر کالیگاری درمیابیم که پای یک آزمایش روانشناسی درمیان است، او به عنوان یک روان پزشک آرزو داشت تا نظریه ای به نام”کالیگاری” را آزمایش کند نظریه ای خطرناک مبنی بر اینکه آیا میشود بیمار خوابگردی را مجبور به عمل خلاف مثل آدمکشی کرد؟ عملی که ممکن است در بیداری و هشیاری از انجام آن واهمه داشته باشد. تمایل او برای کشتن غیرمستقیم انسانها او به دکتر کالیگری بودن سوق می دهد و سرشت شرارت و حیوانی خود را فرامی خواند.

عطش سیری ناپذیر دکتر کالیگاری برای دانستن همه چیز و کشف ناشناخته ها او را به سمت عملی تر کردن آزمایش میکشاند، روایت از اواسط پرده پنجم از ذهن راوی فراتر میرود و روایت را به صورت سوبژکتیو از خاطرات ضدقهرمان داستان شاهد هستیم، امیال و طمع انسانی این شخصیت از ناخودآگاه سر برآورده در حال بیان و نمایش است، هویت پنهانی و واقعی کالیگاری تحت تاثیر وسوسه دورنی به بیرون درز پیدا میکند تا آزمایش ناعادلانه خود را آغاز کند، این پرده نمایشی سینمای ست از تمامی آموزه ها و مانیفست اکسپرسیونیسم که فیلم مطب دکتر کالیگاری سعی در تجربه آن داشته است.

میل انسان برای شر و سقوط ارزشها و فضایل فراموش شده بشری نیچه را یادآور میشود، تصمیم ارادی همین انسان برای انجام جنایت و آن هم نه مستقیما توسط خود فرد بلکه انسانی ناآگاه را دستاویز خود قرار دادن آدمهای داستانهای داستایوفسکی را به یاد می آورد و مباحث ناخودآگاه انسانی و امیال سرکوب شده درونی، روانکاوی فروید را بازنمایی می کند.

اکسپرسیونیسم - کاراکتر دکتر کالیگاری یا ضدقهرمان ذهنی فرانسیس

در توصیف ذهنی فرانسیس دکتر کالیگاری به عنوان بیمار متوهم شناخته شده و در غل و زنجیر نگه داشته می شود. در پرده ششم به لحظه حال برمی گردیم و متوجه می شویم که فرانسیس و پیرمرد از بیماران تیمارستانی هستند که شخصیت هایی مثل سزار، نامزدش جین، هم در آنجا حضور دارند.

واکنش های غیرطبیعی فرانسیس توجیه منطقی به خود می گیرد و هنگامی که متوجه می شویم دکتر کالیگاری مدیر و پزشک اصلی تیمارستان است، غافلگیر می شویم و جای قهرمان و ضد قهرمان را گم می کنیم، فرانسیس اصرار دارد که دیوانه نیست و دکتر کالیگاری هویت واقعی پزشک است، کسی حرف و ادعای یک دیوانه را باور نمی کند، گریم دکتر کالیگاری حالات اغراق آمیز و مخوف گذشته را ندارد و ظاهر انسانی سالم را می نماید که در تلاش مداوای بیمارانش است.

پایان فیلم مطب دکتر کالیگاری هر اندازه که بینندگان عصر حاضر فیلم شاترآیلند اسکورسیزی را در بهت و حیرت فرو برد و تئوری های مختلفی را به دنبال داشت همین فیلم مطب دکتر کالیگاری هم در دهه بیست ابهام عمیق و قابل تاملی را در پی داشت.

پایان فیلم مطب دکتر کالیگاری

سخن پایانی

تجربه سبک اکسپرسیونیسم به عنوان مکتب و جنبشی در تاریخ هنر، کمک کرد تا هنرمندان، حقیقت درونی انسان را با بینشی عمیق بکاوند و بیانگر هیجانات ناب انسانی باشند. در سینما این تجربه از مطب دکتر کالیگاری آغاز شد و تا به امروز تاثیر خود را در ژانرهای مختلف مثل نوآر دهۀ 30 و 40 آمریکا، ژانر وحشت و رواشناسانه گذاشته و در آثار موفق سینمایی قابل بررسی و تحلیل است.

به طور کلی هر اثر سینمایی که بر بیان مفاهیم ناخودآگاه تاکید دارد و هیجانات حقیقی و اصیل روان انسان را با اشتیاق تمام بیرون می کشد و سعی در بیان و ارتباط عمیق با مخاطب دارد تا تعمق و تامل او را بر انگیزد، می توان شاهد تجارب ستودنی از اکسپرسیونیسم بود.

  • منابع :

-در جستوجوی زبان نو، رویین پاکباز، نشر نگاه.
-هنر مدرن، نوربرت لینتن، برگردان: علی رامین، نشر نی.
-هنر سینما، دیوید بوردول، کریستین تامسون، برگردان: فتاح محمدی، نشر مرکز.
https://www.britannica.com/art/Expressionism-
https://magazine.artland.com/art-movement-expressionism/-

ساناز سالم

نویسنده
ساناز سالم

دانلود فایل پی دی اف


تریلر و تیزر تبلیغاتی فیلم مطب دکتر کالیگاری


The Cabinet of Dr. Caligari  IMDb

امیدواریم این مطلب براتون مفید واقع شده باشه
حتما در قسمت دیدگاه ، نظرات خودتون رو برای ما و مخاطبای ما کامنت کنید 

همچنین می تونید این مطلب رو از طریق سرویس های اشتراک زیر برای دوستان خود ارسال کنید


در پایان امیدواریم که از این نقد لذت برده باشید. این مقاله توسط شرکت فیلمسازی کاتشو تهیه شده است. مهم ترین خدمات کاتشو عبارت اند از : ساخت تیزر تبلیغاتی برای برند ها و شرکت های مختلف ، ساخت موشن گرافیک که روشی نوین و خلاقانه برای تبلیغات محسوب می شود ، ساخت فیلم صنعتی مختص واحدهای تولیدی و کارخانه ها ، ساخت فیلم مستند میدانی و شهری ، ساخت کلیپ اینستاگرام برای انواع پیج ها ، ساخت فیلم مراسم و … برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید روی لینک ها کلیک کنید یا با شماره ای که در بالای صفحه آمده است؛ تماس بگیرید.

4.6/5 - (16 امتیاز)

2 دیدگاه

  • Avatar for Arya رضا روشن گفت:

    نقد فیلم مطب دکتر کالیگاری خیلی خوب بود و از خوندنش لذت بردم
    و از خود فیلم هم همینطور
    اینکه فیلم رو بر اساس سبک اکسپرسیونیسم بررسی کردین و ویژگی هاش رو بیان کردین خیلی خوب بود
    بازی بازیگرا خیلیییی خوب بود و برای من فیلم کشش خاصی داشت و به دیدن ادامه ش مدام ترغیب میشدم

  • Avatar for Arya محمدطاها گفت:

    تشکر از خانم سالم بابت نوشتن این نقد و تحلیل
    بسی لذت بردم‌
    خیلی دنبال یه متن خوب در باب این فیلم بینظیر بودم
    مرسی از زحمات تیم خوب کاتشو
    لطفا از سبک اکسپرسیونیسم بازم فیلم بزارید تو نقداتون
    بازم ممنو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *